بهترین سریال‌های وسترن‌ تلویزیون در قرن بیست و یکم

نگاهی به برترین سریال‌های وسترن در هزاره جدید

وسترن یک ژانر کلاسیک سینمایی است؛ اما وسترن‌ها در دوران طلایی تلویزیون، در این مدیوم نیز کمی احیا شده‌اند. علت این احیا چیزی نیست جز اختلاط ژانر وسترن با دیگر ژانر‌های شناخته شده. اساساً وسترن‌های تلویزیونی قرن بیست و یک اغلب در ژانرهای دیگر مانند جنایی و گانگستری فرو می‌روند، حتی گاهی اوقات علمی تخیلی و فانتزی را با هم ترکیب می‌کنند. این به احیای ژانر وسترن که اغلب نادیده گرفته می‌شد کمک شایانی کرد و همچنین آن را برای مخاطبان در هزاره جدید جذاب‌تر و مرتبط‌تر کرد. اما با این همه آمیختگی ژانر، یک وسترن در تلویزیون در قرن بیست و یکم چگونه به نظر می‌رسد؟ تصور یک وسترن بدون کلانتر، قانونگذار، کلاه گاوچران، اسب، تیراندازی با اسلحه و البته تصاویر خیره‌کننده دشت‌های وسیع سخت است.

بنابراین کدام وسترن در قرن بیست و یکم می‌تواند تصاویر نمادین وسترن را با هم ترکیب کند و در عین حال بر وضعیت این ژانر نیز به شکلی شاعرانه بپردازد؟

Deadwood

تصور بهترین وسترن‌های تلویزیونی قرن بیست و یکم بدون Deadwood کار مشکلی است. همچنین به سختی می‌توانید بهترین برنامه‌های تلویزیونی تاریخ را بدون Deadwood لیست کنید. اگرچه این سریال به طرز غم انگیزی خیلی زود لغو شد، اما این اثر کدهای کلی ژانر وسترن را گرفت اما ایده آلیسم رمانتیک را از آن حذف کرد. دیوید میلچ به عنوان خالق این سریال از شهر تاریخی واقعی و چهره‌های شاخص داکوتای جنوبی در اواخر قرن نوزدهم استفاده کرد تا پرتره‌ای از شکل گیری آمریکا را در این سریال بسازد. اما بدون شک یکی از نکات بارز و شاخص این سریال وسترن تیم بازیگری جذاب آن بود. هم تیموتی اولیفانت و هم ایان مک‌شین بازی‌های خوبی ارائه کردند که به استحکام بخشیدن به سریال در چارچوب وسترن کمک کرد.

Into the West

یک وسترن فراموش شده و دست کم گرفته شده که توسط استیون اسپیلبرگ به عنوان تهیه‌کننده تولید شده است. به سوی غرب، روایتی محکم درباره دو شخصیت در هم تنیده و سفرهای آنها در طول گسترش آمریکا در اوایل قرن نوزدهم است. اگرچه این مینی سریال به پای Band of Brothers اسپیلبرگ نمی‌رسد، اما Into the West یک کاوش متحرک، هرچند بسیار آشنا در آمریکا در قرن نوزدهم است و بر جنبش‌ها و ایده‌های مختلف تاریخی مانند توسعه راه آهن، ظهور سرمایه داری، عجله برای کسب طلا، و موارد بیشتر پیرامون تاریخ آن دوره می‌پردازد. به طور کلی این سریال برای هر طرفدار مشتاق ژانر وسترن جذاب است.

Justified

اگرچه اولیفانت در سریال Deadwood نامی برای خود دست و پا کرد، اما بازی او در نقش مارشال ریلان گیونز در Justified قطعا نمادین ترین و قابل شناسایی ترین نقش او در ژانر وسترن خواهد بود. این سریال یک نئو وسترن واقعی است که مارشال گیونز را دنبال می‌کند که به زادگاه وحشی خود در شرق کنتاکی برمی‌گردد. در طول فصول سریال او با یک دوست قدیمی تبهکار به نام بوید کرودر (با بازی والتون گوگینز کاریزماتیک) مبارزه می‌کند. اگرچه سریال به شدت از ژانر جنایی نشأت می‌گیرد، اما شخصیت‌ها و محیط‌های شهری کوچک Justified را به وضوح در ژانر وسترن قرار می‌دهند. جدا از این شخصیت ریلن گیونز ممکن است یکی از نمادین ترین نمونه‌های یک قانونگذار غربی در چارچوب وسترن باشد.

خلاصه بگویم، این سریال ترکیبی از سبک وسترن جدید و پلیسی-جنایی-مافیایی است! شخصیت اصلی، هم یک افسر پلیس (مارشال) است که باید قانون را اجرا کند و هم یک کابوی که گاهی اوقات برای رسیدن به نتیجه‌ای که می‌خواهد، پایش را از خط‌های قرمز فراتر می‌گذارد. (بخش دوم، بیننده را یاد فیلم‌های وسترن کلاسیک و قدیمی و کاراکترهایی که جان وِین به تصویر می‌کشید می‌اندازد.)

Westworld

شاید سریال Westworld فقط برای دو فصل اول خود به عنوان یک وسترن به حساب می‌آید، اما آن دو فصل اول آنقدر عالی هستند که باید در بهترین وسترن‌های تلویزیونی قرن بیست و یکم جایی داشته باشد. وست ورلد که در آینده اتفاق می‌افتد، یک پارک موضوعی را دوباره تجسم می‌کند که به مهمانان اجازه می‌دهد به‌طور واقع‌گرایانه «کابوها و سرخپوستان» را در روایت وسترن خودشانداشته باشند. شخصیت‌های دیگر ربات‌هایی هستند که دقیقاً شبیه انسان‌ها به نظر می‌رسند و عمل می‌کنند و تعریف جدیدی از ایده نقش‌آفرینی می‌دهند.

یکی از مهمترین جنبه‌های هر وسترن، قدرت اسطوره سازی آن است. ژانر وسترن به ایجاد اسطوره‌های تعیین‌کننده برای ملت و هویت آنها کمک کرد و باعث ادامه محبوبیت آن شد. اما از طریق ترکیب وسترن و علمی تخیلی، دو فصل اول Westworld برای اسطوره‌زدایی ایده‌های عاملیت آمریکایی و فردگرایی کار کرد، در حالی که همچنان بسیار سرگرم‌کننده و جذاب بود.

Godless

اسکات فرانک قبل از اینکه با سریال The Queen’s Gambit به موفقیت برسد، برای اولین بار در نتفلیکس با Godless، یک مینی سریال درباره یک فراری که از مربی و رهبر قبلی باند خود پنهان شده بود، به شهرت و محبوبیت دست یافت. در حالی که به نظر نمی‌رسد شروع سریال با هر وسترن دیگری متفاوت باشد، اما فرانک با داشتن مخفیگاه فراری در شهری که تقریباً تماماً از زنان تشکیل شده است، کهن الگوی روایت مردانه را تغییر می‌دهد. در واقع فرانک با دادن روایتی بیشتر به زنان، زن‌ستیزی نهفته در بسیاری از وسترن‌های قبلی را کاهش می‌دهد. اگرچه این سریال به اوج داستان‌گویی The Queen’s Gambit نمی‌رسد، اما Godless همچنان ثابت می‌کند که فرانک با این افزوده قابل‌توجه به ژانر وسترن، مهارت بالایی را در دست دارد.

Yellowstone

این سریال که در ابتدا خیلی مورد توجه قرار نگرفته بود، به لطف کمک خالق آن، تیلور شریدان، کم کم طرفداران زیادی پیدا کرد. شریدان با فیلم‌هایی مانند سیکاریو، «Hell or High Water» و رودخانه باد به ایجاد ژانر نئو وسترن در قرن بیست و یکم کمک شایانی کرده است. یلوستون پیرو خانواده داتون به رهبری پدرسالار آنها کوین کاستنر است. اگرچه این سریال می‌تواند از حجم روایی بیشتری در اینجا و آنجا استفاده کند، اما مضامین و خطوط داستانی آن فوق‌العاده درگیرکننده هستند و به راحتی می‌توانند قرن 21 را به قرن نوزدهم مرتبط کنند.

خانواده داتون صاحب بزرگترین مزرعه گاوداری در کشور آمریکا هستند و نسل‌هاست که با افزایش ثروت و نفوذشان، به شکل دهی منطقه اطراف خود کمک کرده‌اند. اکنون، آنها باید با رئیس قبیله‌ای جدید و تهاجمی‌تر منطقه حفاظت شده بومیان آمریکا و همچنین توسعه دهندگان زمین و بحران‌های سیاسی مبارزه کنند. دیدن این سریال برای هر عاشق وسترن ضروری است، زیرا روایت‌های آرام، گروه بازیگران عالی و مناظر خیره‌کننده آن کمک می‌کند تا برای هر غیر متعصب به ژانری نیز مقاومت‌ناپذیر شود.

دیدگاهتان را بنویسید