You are currently viewing خون درختان پارک دیگری در تهران از چنگال شهرداری میچکد

خون درختان پارک دیگری در تهران از چنگال شهرداری میچکد

ن های کشاورزی و باغی بود، منتها با فروش زمین ها توسط شهرداری و ساخت و ساز در آنها، یک پارک باقی ماند که بین دو کوچه قرار داشت و باصفا بود؛ تصاویر ذهنی کمی ازش دارم در دهه هشتاد که به پیشدبستانی میرفتم، چند باغچه ی بزرگ با درختان مختلف از جمله توت با نیمکت که شده بود محل گفت و گوی هم محلی ها…

گزارشی از محله تولید دارو، منطقه 18، تهران.

تصویر از بالا، بهمن 1378
مرداد 1386

در دو تصاویر بالا، پارک ذکر شده همان قطعه زمین پایین تصویر مایل به سمت چپ است که بین قطعات جنوبی و شمالی دو کوچه باقی مانده (البته زمینی هم در تصویر اول هست که در تصویر دوم تبدیل شده به چندین کوچه، اما طرف صحبت ما قطعه ی پایین تصویر است که یکی از معدود باقیمانده ها از باغهاست).

نیمه دوم دهه نود، چند آپارتمان متراژ بالا از توش درآوردن و رسماً پارک تبدیل شد به دو قطعه ی کوچک که دیگر دو کوچه را بهمدیگر وصل نمیکرد و جدا افتادند؛ به نقل از همسایه های کوچه در آن زمان چند نفر از اهالی اقدام به نصب بنر کردند که بعنوان قدیمی های محل خبر داریم که این زمین ها صاحب ندارند و توسط شهرداری محله و منطقه (یعنی دولت) زمینخواری صورت گرفته، اما نتیجه این شد که شهرداری کارگرانش را فرستاد و بنر را جمع کرده و بردند، یورش آوردند و آپارتمانهایی بنا کردند.

مرداد 1397

خلاصه، روز 22 اردیبهشت 1401 چهار عدد نهال میوه تهیه کردم و در قطعه جنوبی (کوچه مهرابی) کاشتم تا به ثبات آنجا کمک کرده باشم، برای همان قطعه و قطعه پشتی نیز برنامه هایی داشتم جهت کاشت مجدد و نصب سیستم آبیاری خودکار بدون صرف انرژی و جلوگیری از ورود ماشین ها به آنجا (چند ماه بصورت دستی با دبه آبیاری میکردم نهال های تازه کاشته شده را ولی متاسفانه در تابستان همان سال نهال ها را با جایش کندند و بردند «شما حدس بزنید چه کسانی این کار را کردند!»)، که البته دیری نگذشت، فروردین 1402 دشمن به خاک وطنم تجاوز کرده و اراضی ملت را ربوده و درختان را قلع و قم کرد (منظورم دولت است با مجوز رسمی کاغذ پاره اش!!).

22 اردیبهشت 1401 من درحال نهالکاری
20 فروردین 1402

اراضی باقیمانده در شهر ها و بطورکلی “سیّاره”، عمومی هستند پس باید به نفع همه (انسان و غیر انسان) باشند و تنها طریقه ی صحیح که به همه سود برساند رها کردن آنها یا باغ و سرسبز و طبیعت بودن آنهاست؛ وگرنه زمینخواری سودی است ظاهری به جیب عده ای قلیل و ضرری عظیم بر تمام موجودات از جمله خود شما و همه جوره آسیب است چه از لحاظ اقتصادی چه کاهش آزادی و غیره… برای حق خود هم که شده آگاه شده و بر علیه این ظلم بلند شوید+

تئوری نیاز به مسکن را مطرح نکنید، این خانه ها را رایگان یا به قیمت تمام شده نمیدهند به مردم فاقد مسکن؛ زمینش هم که دزدی است و زمینخواری صورت گرفته یا مصادره شده های بعد از 1357 است!! (در توضیح مسکن حرف بسیار است و مسیر مشخص است، اینجا بهش نمیپردازم). درضمن این اولین زمینخواری ای نیست که در 10-15 سال اخیر این محله شاهد هستیم، شاهد هایی که ظالمانه سکوت کردند تا به خودشان ظلم بشود!

قانونی که بر اساس چند کاغذ پاره بتوانی درختان را قطع کنی، زمین ها را بدزدی، طبیعت را خراب کنی، حیوانات (حتی انسان را) سلاخی کنی؛ قانون نیست بلکه حکم شیطان است، ما باید تابع قانون طبیعت باشیم نه تابع قانونی که دزد ها نوشته اند. خانه ی مردمی که با پول خودشان در زمین شخصی خودشان ساخته اند را به بهانه های دروغین روی سرشان خراب میکنند و اداره اوقاف هم گاهاً زمین های ملت رو صاحاب میشه، به اینجا که میرسه اون بهانه ها یادشون میره!

ما حمایت دشمنان (پشت میز نشینان) را نمیخواهیم، فرستادم شاید تلنگری باشد برای بیداری شما خواننده ی گرامی♥☺

دیدگاهتان را بنویسید