بازی «خدای جنگ: کلید های الیمپوس» برای موبایل؛ نسخه ی کامل بهمراه فیلم ها و موسیقی های کامل بازی با کیفیت عالی، دارای قابلیت ذخیره سازی و لود کردن در هر موقعیتی از بازی، تغییر تنظیمات گرافیک بازی و سیستم قابل اجرا بر روی تمام موبایل های اندرویدی، محصولی از زرّین پخش هنر…
توضیحات
بعد از موفقیت بسیار خوب دو نسخه اولیه God of War سونی تصمیم گرفت تا با کمک استودیوی Ready At Dawn نسخهای فرعی از این سری را برای کنسول دستی PSP منتشر کند. استودیوی Ready At Dawn امروزه با ساخت اثری همچون The Order 1886 شناخته میشود. این بازی با نام God of War Chains of Olympus در سال 2008 به صورت رسمی برای PSP منتشر شد. از لحاظ داستانی این اثر قبل از اتفاقات God of War و بعد از God of War Ascension روایت میشود. در واقع داستان این بازی وقتی روایت میشود که کریتوس به مدت ده سال به خدایان کوه المپ خدمت میکند. در این سالها کریتوس برای رهایی از کابوسهایش کارهای مختلفی را برای خدایان انجام داده است.
فیلم آموزش تغییر تنظیمات و گرافیک بازی و افزایش سرعت (کلیک کنید):
لینک دانلود (6مگابایت) پس از خرید به ایمیل شما ارسال میشود، در اولین اجرا دیتا با حجم “1400” مگابایت بطور خودکار دانلود و نصب میشود، سپس میتوانید بازی را بدون اینترنت به راحتی اجرا کنید.
پشتیبانی آنلاین و ارتباط باما: تلگرام: @zphonar ایمیل: contact@zphonar.com
سفری مشقت بار
داستان بازی از جایی روایت میشود که کریتوس تقریبا نیمی از خدمت خود به خدایان را انجام داده است. Chains of Olympus از جایی آغاز میشود که کریتوس در حال حرکت به شهر Attica است تا این شهر را از حملات ارتش ایران در امان نگه دارد. بلافاصله بعد از رسیدن کریتوس به این شهر او موجودی سوسمار مانند را روی دیوارهای شهر مشاهده میکند. بعد از تعقیب این موجود کریتوس با Persian King یا فرمانده ارتش ایران روبرو میشود اما قدرت کریتوس باز هم به او کمک کرده و او میتواند Persian King را شکست دهد. بعد از شکست این فرمانده، کریتوس قدرت احضار Efreet ( موجودی شیطانی با قدرت استفاده از آتش) را به دست میآورد. بعد از آن کریتوس با موجود سوسمار مانند روبرو شده و او را نیز از بین میبرد. بعد از کشتن این موجود عجیب کریتوس مشاهده میکند که خورشید در آسمان سقوط کرده و دنیا به تاریکی فرو رفته است. او با نور باقی ماننده در افق به حرکت خود ادامه داده و به سمت شهر Marathon راهی شد. در این بین کریتوس با موجودی به اسم Black Fog of Morpheus برخورد میکند که حالا مسئول ایجاد تاریکی است.
سقوط خورشید و آغاز تاریکی
بالاخره کریتوس میتواند راه خود را به سمت Temple of Helios پیدا کند، جایی که به نوعی منبع نور و ارابه خورشید است. در این بین کریتوس با مجسمه آتنا برخورد میکند. این مجسمه به او میگوید که Helios ناپدید شده و Morpheus از این فرصت استفاده کرده تا خدایان را وارد یک منجلاب بزرگ کند. آتنا از کریتوس میخواهد که Helios را از دست Morpheus آزاد کند. Helios این قدرت را دارد تا دنیا را از تاریکی و سیاهی نجات دهد و در نهایت باعث شکست Morpheus شود. در این راه کریتوس به صورت متمادی ملودی را میشنود که باعث آزار او میشود و به نوعی کابوسی در بیداری اوست. کمی بعد کریتوس متوجه میشود که این ملودی قبلا توسط دخترش Calliope نواخته میشد. در ادامه راه کریتوس با Eos برخورد میکند که در واقع خواهر Helios است. Eos با قدرت خود کریتوس را به غارهای Temple of Helios میفرستد. Eos به کریتوس قول میدهد که خدایان او را از همه کابوسها رهایی خواهند بخشید اگر او بتواند Helios را از دست تایتانی به اسم Atlas نجات دهد. در واقع این Atlas بوده که Helios را ربایید. کریتوس قبلا نیز مورد بی اعتنایی خدایان قرار گرفته بود و به همین خاطر توجهی به قولهای پوچ Eos نداشت اما سرانجام به نجات Helios موافقت کرد. او در ابتدای راه خود و در همان غارها Primordial Fire را که برای فعال کردن Fire Steeds نیاز بود را پیدا کرد و به Temple of Helios بازگشت. این موجودات در واقع اسبهایی بودن که ارابه خورشید را به راه میانداختند.
به سوی دنیای زیرین
بعد از اینکه کریتوس اسبهای خدایان را نجات داد، این اسبها کریتوس را بار دیگر به Underworld یا دنیای زیرین که مخصوص افرادی که جان خود را از دست دادند، بردند. همانطور که در داستان دو نسخه اول بازی اشاره شده است، کریتوس به هیچ وجه با اتمسفر دنیای زیرین غریبه نیست. کریتوس در اولین لحاظات ورود به دنیای زیرین با Charon روی River Styx برخورد میکند. Charon لیستی از شباهتهای خودش و کریتوس را اعلام کرد و به او گفت که کریتوس نیز تنها یک برده برای خدایان است و اهمیت بیشتری ندارد. Charon به کریتوس گفت که میتواند برود چون هنوز زمان مردن فرا نرسیده است. در حالی که Charon اجازه گذر کریتوس به دنیای زیرین را نداد، کریتوس نیز این پاسخ را قبول نکرده و نبردی میان این دو اتفاق افتاد. در این نبرد Charon موفق شده که با ضربهای کریتوس را بیهوش کرده و او را به سمت Tartarus روانه کند. Tartarus در واقع تاریکترین و عمیقترین قسمت دنیای زیرین است. در این قسمت ارواح شیطانی برای سپری کردن ابدیتی از عذاب و رنج نگهداری میشوند. Tartarus در واقع همان جایی است که زئوس، تمامی تایتانها را بعد از جنگ بزرگ زندانی کرده است. اینجاست که کریتوس شکستن زنجیرهایی که به تایتانی به نام Atlas متصل بود مشاهده میکند. کریتوس از اعماق دنیای زیرین کار خود را آغاز کرده و فعلا هدف او نابود کردن Charon است تا بتواند ارابه او را به دست آورد. بعد از شکست Charon و به دست آوردن ارابه، کریتوس به دنباله نور Helios میروند که در حال حاضر دنیای زیرین را روشن کرده است. بعد از عبور از River Styx او به Temple of Presephone میرسد. در اینجاست که حتی خود کریتوس نیز غافلگیر میشود چون بعد از مدتها دخترش را در سواحل این معبد پیدا میکند. کریتوس به دنبال دخترش رفته و در داخل معبد او را گم کرده و با Persephone، ملکه دنیای زیرین روبرو میشود. Persephone به کریتوس میگوید که دخترش در مکانی به اسم Elysium Fields نگه داری میشود که در واقع نقطهای از دنیای زیرین است که روحهای پاک و بدون گناه در آنجا حضور دارند. تنها راه دیدار کریتوس با دخترش این است که گذشته خود را جبران کرده و از هر گونه ناپاکی به دور باشد. او باید در این راه از همه قدرتهایی که خدایان به او دادند صرف نظر کند گرچه Persephone به کریتوس اخطار میدهد که دنیا به خاطر انتخابهای او عذاب خواهد کشید. بعد از اینکه کریتوس تمام قدرتهای خود را به درختی به نام The Forsaken Tree واگذار کرد، انسانیت خود را به دست آورد، رنگ سفید روی پوستش رفع و دوباره با دخترش همراه شد. در اینجا بود که Persephone کریتوس را به سخره گرفته و انتخاب او را محکوم کرده و در نهایت نقشههای واقعی خود را برای او نمایان میکند.
ملکهای به دنبال انتقام
خشمگین از خیانت زئوس، فریب خورده توسط Hades و رها شده توسط خدایان حالا Persephone کسی است که Atlas را از بند زنجیرهای خدایان آزاد کرد. در حالی که کریتوس به دختر خود رسیده بود Atlas به آرامی در حال اجرای نقشه Persephone بود تا ستونی که دنیا را سر پا نگه داشته نابود کند. در این بین المپوس و تمام خدایان نیز از بین خواهند رفت. Persephone قصد دارد تا همه دنیا را نابود کند، حتی خودش را به همچنین. کریتوس به این نتیجه رسید که اگر همراه با دخترش باقی بماند دنیا به انتها خواهد رسید و دیگر دخترش و او وجود خارجی نخواهند داشت. در حالی که جدایی از دخترش او را از درون نابود میکرد اما کریتوس تصمیم گرفت فرصت همراه بودن با دخترش را کنار بگذارد. کریتوس برای رسیدن به قدرت خود تمام ارواح پاک Elysium را نابود کرد. با استفاده از برخی از این ارواح او توانست قدرتها و اسلحههایش را به دست آورد. کریتوس به خاطر انجام این عمل خشن باز هم تبدیل به Ghost of Sparta شد و ظاهر سفید رنگ او بازگشت. در این صحنه شاهد گریههای شدید دختر کریتوس خواهید بود اما به نظر کریتوس تصمیم خودش را گرفته و به راهش ادامه میدهد. در حالی که حالا کریتوس همه قدرت خود را به دست آورده برای پیدا کردن Persephone راهی میشود و در پایه ستونی که جهان را سرپا نگه داشته موفق به پیدا کردن این ملکه خشن میشود. کریتوس به Persephone اخطار میدهد که این آخر راه است و در همین حال او ظاهر اصلی خود را به کریتوس نشان میدهد. Persephone در واقع شخصیتی همراه با بال و قابلیت پرواز و زرهی سیاه رنگ است. او کریتوس را به بالای این ستون بزرگ حمل میکند. در قله این ستون کریتوس و Persephone به نبردی خونین میپردازند. در این نبرد Persephone تمام قدرت خود را برای گول زدن و آشفته کردن ذهن کریتوس به کار میگیرد. برای این هدف کاری میکند که کریتوس حس زیادی برای بازگشت به Elysium داشته باشد تا بتواند بار دیگر به دخترش بپیوندد. در حالی که کریتوس در مقابل این حس مقاومت کرد، Persephone به Atlas دستور داد تا کریتوس را نابود کند. در این حال کریتوس Atlas را همراه با زنجیرهایی به سقف دنیای زیرین متصل میکند. کریتوس به مبارزه با Persephone میپردازد و در نهایت همراه با اسلحه Gauntlet of Zeus میتواند این ملکه خبیث را شکست داده و دنیا را از نابود حتمی نجات دهد. بعد از شکست Persephone او بار دیگر کریتوس را به سخره گرفته و اعلام میکند که کریتوس هیچوقت از عذاب رها نخواهد شد و در هنگام مردن، منفجر میشود. این انفجار باعث میشود ضربه بزرگی به ستون وارد شود جایی که حالا Atlas تنها چیزی است که باعث میشود کل دنیا نابود نشود. کریتوس حالا فکر میکند که وظیفه خود را انجام داده و مشکلی برای رهایی از کابوسها توسط خدایان وجود نخواهد داشت. در این بین Atlas هم مانند Persephone به او اخطار داده و به کریتوس میگوید که در آینده با هم دیدار خواهند کرد.
ناامید از خدایان
در حالی که کریتوس به همه قولهای خود نسبت به خدایان عمل کرده بود، Helios را به سمت آسمان برد اما در این بین متوجه شد که گناهانش او را در خود غرق کردهاند و امکان پاک شدن کامل او برای پیوستن دوباره به دخترش وجود ندارد. خسته از نبردها، کریتوس از ارابه خورشید سقوط میکند اما درست قبل از برخورد به زمین و کشته شدن توسط دو خدا یعنی Helios و Athena نجات پیدا میکند. این دو خدا کریتوس را دقیقا روی صخرهای قرار میدهند که نقطه آغازین نسخه اول God of War است. جایی که کریتوس با ناامیدی بیش از پیش قصد پرتاب خود به دریا و خودکشی دارد. در حالی که Helios و Athena در حال ترک کردن کریتوس هستند Helios دوست دارد که به کریتوس کمک کند اما Athena این اجازه را به او نداده و معتقد است که مشکلی برای کریتوس پیش نخواهد آمد و او زنده میماند.