به طوريكه گفته شد بيشتر بدبختيهاي بشر در نتيجه كوتاهبيني زيستشناسان مردهخـوار مـيباشـد.
آنها فقط علائم ظاهري و موقتي هر چيز را در نظر ميگيرند و به معني باطني و اساسي ايـن علائـم پـي
نميبرند.
آن عكسالعملهاي شفابخش كه در موقع خوردن سبزيجات و ميوهجات زنده نزد اشـخاص بيمـار
مشاهده ميگردد، پزشك كوتاهبين مضر تشخيص مـيدهـد و خـوردن غـذاي طبيعـي را سـخت قـدغن
مينمايد، يعني آنها را محكوم به مرگ تدريجي با گرسنگي مينمايد. اين وحشتناكترين جنـايتي اسـت
كه يك پزشك كوتاهبين مرتكب ميشود. او همين حكم را براي عزيزان خـود نيـز صـادر مـينمايـد. او
آنقدر به «علم و دانش» خود اطمينان دارد كه گوشهاي خويش را محكم ميگيرد و نمـيخواهـد حتـي
حقيقت را بشنود.
اگر بيمار دستورات اين پزشك را صد درصد مراعـات نمايـد چنـد مـاه بيشـتر عمـر نخواهـد كـرد.
ميليونها افراد بشر از روي اين كوتاهبيني تلف ميشوند. البته اين دستورات را همهي مردم صـد درصـد
به اجرا نميگذارند، زيرا در لابهلاي خوراكها هميشه از راههاي غير قابل مشاهده مقاديري غـذاي زنـده
به بدنهاي آنان ميرسد و به اين دليل است كه سالها زنده ميمانند و متأسفانه عمر تيرهبخـت خـود را
در آستانهي مطبها و داروخانهها مدتي ميگذرانند تا دير يا زود در اين راه جان بسپارند.
خود من يك پدر بدبخت، دست دو تا بچهي مانند فرشتهي خود را گرفته شانزده سال تمام در ايران،
فرانسه، سوئيس و آلمان در آستانهي مطبها و بيمارستانها و داروخانهها سرگردان بوده هـم بچـههـا و
هم دارايي خود را از دست دادهام، فقط به جهت اينكه آقاي پزشك از اولـين روزهـاي زنـدگيِ بچـههـا
دستور داده بود كه به آنها سبزيجات و ميوهجات زنده و طبيعي نخورانم.
آيا اين پزشك در مرگ نورچشميهـاي مـن هـيچ گنـاهي نداشـت؟ آيـا آن دكترهـاي خـارجي كـه
ميخواستند بدن بچههايم را كه از گرسنگي حقيقي روز بـه روز ضـعيفتـر و نـاتوانتـر مـيشـدند، بـا
غذاهاي «مقوي» و داروهاي «مؤثر» معالجه نمايند، هيچ گناهي ندارند؟ آيا اين پزشكاني كـه اكنـون هـم
كودكان ضعيف و ناتوان را از خوردن ميوهجات محروم ميسازند، اگر بعد از خواندن اين جمـلات بـاز
هم به اين اعمال نادرست خود ادامه بدهند هيچ گناهي نخواهند داشت؟
ضمن اين شانزده سال گشت و گذار من سعي نمودهام معما را به تنهايي حل كنم. چون به پنج زبـان
خارجي آشنايي داشتم شروع به مطالعهي كتابهاي علمي نمودم. در اين كتابها و دائرةالمعارفها هيچ
52
جا به ارزش غذاي طبيعي و يا ضرر پخت و پز و علل اساسي بيماريها اشارهي قابل توجهي نشده بود.
همه جا فقط از علائم بيماريها، از راه تشـخيص دادن آنهـا و از پنهـان كـردن ايـن علائـم ظـاهري بـه
وسيلهي مواد شيميايي و خوراكيهاي «مقوي» سخن ميرفت.
در دوازدهمين سال جستجو روزي يك كتاب آلماني به دستم افتاد كه اولـين دفعـه بـه ارزش غـذاي
طبيعي و راجع به ضررهاي مواد پخته آشنايي پيدا كردم. اسم اين كتاب «بيماريهاي تغذيهاي» و مؤلف
سوئيسي ميباشد. بعد از خواندن اين كتاب چشمهاي من يك مرتبه باز شد و فهميدم كـه 1 آن بيرخر بنر
علت اصلي ناراحتي بچههايم گرسنگي حقيقي و سوء نتيجهي مصرف خـوراكيهـاي مـرده و داروهـاي
سمي بوده است.
براي شخص روشنبين فهميدن معني اين جريان كار خيلي سادهاي ميباشد. بچهي يـك مـردهخـوار
معمولاً با بدن ضعيف به دنيا ميآيد. شير مادري كه از خوراكيهاي مرده حاصل مـيگـردد، غيرطبيعـي،
سنگين، چربيدار و مضر است. معدهي بچه نميخواهد اين خوراك مضر را قبول نمايد و چون در ايـن
بچه سلولهاي زائد يعني بدن دروغي هنوز به خوبي پرورش نيافته است تا اين خوراكهـاي غيرطبيعـي
را با ميل فراوان مصرف نمايد، معدهي بچه اين خوراكها را رد ميكند. سپس سـوء هاضـمه، بـيميلـي،
اسهال، بيخوابي، عرق كردن، عصبانيت و غيره، پيدرپي نزد بچه ظاهر ميگردد. در اين بـينظمـي اگـر
بچه چند دانه انگور بخورد و پوست انگور در مدفوع او مشاهده گردد اينجاست كـه پزشـك «تيـزبين»،
بزرگترين «كشف علمي» خود را آشكار ميسازد، علت اين همه ناراحتيها را پيـدا مـيكنـد و مصـرف
انگور و همچنين ساير خوردنيهاي زنده را منع مينمايد.
معلوم است كه عاقبت اين كار به كجا ميانجامد. حال كودك روز به روز بدتر ميگردد و صدها نـوع
ناراحتيهاي تازه مانند گريپ، آنژين، آلرژي، سردرد، دلدرد، زكام، سرفه، تبِ مزمن، يرقان و غيره يكـي
پس از ديگري ظاهر ميگـردد. خلاصـه از گرسـنگي حقيقـي و از كمبـود سـلولهـاي اصـلي، همـهي
عضوهاي بدن به طور ناقص كار ميكنند و ميكروبهاي معمولي بدن از ناتواني سلولهـاي زائـد سـوء
استفاده نموده و به فعاليتهاي خرابكارانه دست ميزنند.
بچههاي من هميشه در اين وضعيت بودند و ما پدر و مادر بيچاره در ايـن خيـال بـوديم كـه در ايـن
دنياي «پيشرفته» با وجود اين «دانشمندان معـروف»، بـا وجـود ايـن «بيمارسـتانهـاي مجهـز» و در ايـن
داروخانههاي وسيع حتماً دارويي (سمي) وجود دارد كه قادر است اين همه ناراحتيها را خاتمه دهـد و
فقط لازم ميباشد اسم اين داروي معجزهآسا را شناخت و به دست آورد.
1
‐ Bircher Benner
53
اين بود كه ما از اين در به آن در، از اين دكتر به آن دكتر، از اين شهر به آن شهر و از اين پايتخت بـه
آن پايتخت رو نهاديم تا اين دارو را پيدا كنيم.
در عرض اين شانزده سال صدها نوع آزمايش انجام گرفت، صدها پزشك عـوض شـد، صـدها نـوع
دارو آزمايش گرديد و مانند يك قانون، هميشه «غذاي مقوي» يعني كبابِ راسته، سـوپ جوجـه، جگـر،
تخممرغ، شير، كره و … تجويز ميگرديد.
اول پسرم را به پاريس بـردم و بـه بيمارسـتان معـروف آمريكائيـان سـپردم. اصـلاً ايـن «دانشـمندان
سرشناس» براي بچههاي من چه كارهايي ميتوانستند انجام بدهند؟ اصلاً كار ايشان چه بود؟ صدها نوع
آزمايشهاي طاقتفرسا براي بالا بردن حساب بيمارستان، غذاي مرده، گنديده و زهرآلود و از همه بـدتر
صدها نوع داروهاي سمي، يعني عين موادي كه براي كشتن و از بين بردن يك انسان لازم مـيباشـد. در
آن موقع كرتيزون، اوريوميسين، تروميسين و ساير سموم مخوف را تازه اختراع كرده بودند. اين است كه
پزشكان با اين مواد كشنده افتادند به جان پسرم تا هر چه زودتر او را از پاي در بياورند. در اين جنـب و
جوش از غذاهاي طبيعي و زنده نه خبري و نه صحبتي بود. اكنون هم همين وضع وحشتناك و هولنـاك
در همهي بيمارستانهاي دنيا حكمفرماست.
هيچ وقت نميتوانم فراموش كنم آن دو خاطرهاي كه هميشه در ذهن من باقي مانده است. در پاريس
روبهروي پنجرهي هتل ما دكان ميوهفروشي بود كه گلابي و هلوي خيلي درشـت و عـالي داشـت. پسـر
ضعيف و بيچاره من هر چه خواهش كرد كه چند تا هلو و گلابي برايش بخرم نخريدم ولـي در عـوض
كمپوتهاي جعبهاي هميشه صندوق صندوق وارد خانه ما ميشد. دفعهي ديگر براي گذرانـدن تابسـتان
در ونك باغي اجاره كرده بوديم. بچهها از درخت بزرگي كـه بـالاي سـر مـا بـود گـردوي سـبز پـايين
ميريختند. من براي هر يك از اين گردوها يك تومان پول ميدادم و از دست بچهها ميگـرفتم تـا آنهـا
اين گردوهاي «مضر» را نخورند و حال اينكه اين يگانه مادهي نجات دهندهي آنها بود. بيچاره پسر مـن
زير همين درخت از گرسنگي واقعي كمكم تحليل رفت و مانند يك شمع تـدريجاً سـوخت و خـاموش
گرديد.
حالا مردم از من ميپرسند كه چگونه اين بچه بدون هيچ غذاي طبيعي توانسـته اسـت ده سـال عمـر
نمايد. البته آدمي هر چه سعي كند كه هيچ غذاي طبيعي نخورد نميشود. بچههاي من هم گاه بهگاه يـك
سيب يا يك پرتقال يا كمي طالبي و هندوانه و غيره ميخوردنـد و ضـمناً در بعضـي مـوارد در نتيجـهي
خوب طبخ نشدن غذا، عدهاي از سـلولهـاي غـذايي كشـته نمـيشـدند و ارزش غـذايي خـود را نگـه
ميداشتند، ولي اين مقدارِ كمِ غذاي طبيعي قادر نبود سلامتي ايشان را تأمين نمايد و فقط رنج و مشـقت
آنها را طولانيتر نمود.
54
موقعي كه پسرم را از دست دادم، دخترم هشت ساله بود. همين علائمي كه پسـرم داشـت در او هـم
گاه بهگاه و به مراتب سبكتر ديده ميشد. از ترس اينكه مبادا او هم به حال برادرش دچار شود، تصميم
گرفتم هر چه زودتر او را به خارج برده و جلوي مرض را بگيرم. من از كجا مـيدانسـتم كـه بـا دسـت
خويش دختر بيچارهام را ميبرم و به دست ميرغضب ميسپارم.
ما او را به هامبورك برديم و به يك بيمارستان معروف سپرديم. آنها همه گونه آزمـايشهـايي كـه در
اختيارشان بود انجام دادند، حتي استخوانهايش را سوراخ نموده و مغز آن را بـراي آزمـايش درآوردنـد
ولي هيچ گونه به اصطلاح عاملي پيدا ننمودند. بعد از اينكه از همه طرف نااُميد شـدند، بچـه را بـه يـك
نام داشـت و پزشـك آن بـه نـام 1 بيمارستانِ مخصوصِ كودكان تحويل دادند. اين بيمارستان آنشارهوهه
ولفگانگتيلينگ يك انسان وحشي و بيرحم بود. او كليهي آزمايشهايي را كه قبلاً بارها انجـام گرفتـه
بود از نو شروع كرد، ولي موفق نشد ميكروبي، عاملي و يا سببي براي تب مـزمن كـودك كشـف نمايـد.
اصلاً آنها چه عاملي ميخواستند پيدا كنند وقتي اين عامل همين ميكروبهايي بودند كـه در بـدن همـه
كس و همه وقت موجودند، ولي در بدن ضعيف ياغي ميشوند و شروع به خرابكـاري مـيكننـد. اگـر
يك عامل ديگر هم پيدا ميكردند مگر غير از اين بود كه بايد همين آنتيبيوتيكها را مـيدادنـد كـه هـر
روز بچهي من مصرف مينمود كه نه تنها نتيجهي مثبتي نميداد، بلكه آشكارا ضرر هم ميكرد.
هنگامي كه دخترم را به هامبورك بردم او مثل هزاران بچهي ديگر يك بچهي ضعيف معمولي بود كه
گاه بهگاه تب مزمن هم داشت در حدود 37 الي 5/37 درجه كه اگر كسي زيـاد دقـت نمـيكـرد متوجـه
نميشد. ولي اين پزشك بيرحم در عرض يكي دو ماه با رويهي وحشيانهي خود بچهام را بـه آسـتانهي
مرگ رسانيد. هر دفعه كه از بچه خون ميگرفت يا يك آزمايش خسته كننده ميكرد تـب دختـرم بـالاتر
ميرفت، هر چه تب بالاتر ميرفت او مقدار آنتيبيوتيكها را افزايش ميداد، هر چه آنتـيبيوتيـكهـا را
زيادتر ميكرد به همان اندازه هم تب بالاتر ميرفت كه بالاخره به 41 درجه رسيد و ديگر هفتههـا از 39
درجه پائينتر نميآمد. اكنون رفته رفته براي مردم آشكار ميگردد كه ميكروبها دقيقه بـه دقيقـه توليـد
نسل ميكنند و در مقابل آنتيبيوتيكها مقاومت پيدا ميكنند و به آنها اعتناء نميكنند ولي از طرف ديگـر
سلولهاي بدن مسموم ميشوند و مقاومت آنها در مقابل ميكروبها روز به روز ضعيفتر ميگردد.
من آشكارا ميبينم كه اين آزمايشها و داروها به ضرر دخترم تمام ميشود، ولي چكار بكنم اگر او را
به يك بيمارستان ديگر ببرم آنجا هم همين كارها را از نو شروع ميكنند. من دوازده سال است كـه ايـن
تجربه را دارم. اگر به تهران برگردانم، پس براي چه او را آوردهام؟
1
‐ Ansharhohe
55
اين آدم بيرحم هم هيچ ملاحظه ندارد. او بدون اعتناء به خواهشهاي يك پدر، كودك مرا چون يك
حيوان آزمايشگاهي فرض كرده و براي بالا بردن صورت حساب و كامل كردن تجربيات شخصـي خـود
دهها خرگوش و موش جمع ميكند. تمام خون دخترم را بيرون ميكشد و به آنها تزريق ميكند، گويي با
پرورش دادن ميكروبها ميخواهد نوع عامل را بشناسد. اين «علم» است چه ميشود گفت! «علمي» كـه
همه از پيشرفت آن تعريف ميكنند …
بالاخره در نتيجه اين مسموميتها و خرابكاريها كليههاي دخترم خراب شد و نفريت مـزمن ظـاهر
گرديد . براي من كاملاً آشكار بود كه اگر دختر من در ايران ميماند و مرض او مثل سابق تدريجاً پـيش
ميرفت شايد بعد از ده پانزده سال هم به اين حالت نميرسيد كه اين آدميزاد بيرحم در عرض دو ماه
رسانيد.
آن وضعي كه براي اين «دانشمندان» اروپايي يك معما بود امروز براي من مانند روز روشـن و خيلـي
ساده ميباشد. از كمبود غذاي طبيعي، عضوهاي بچه خوب كار نميكردند. از ناتواني سـلولهـاي بـدن،
ميكروبهاي دروني هميشه در فعاليت مضر بودند و سمومي كه همه روزه توسط خوراكهـاي مـرده و
داروهاي سمي به بدن او وارد ميشدند، هميشه مسموميتهاي مـزمن بـه وجـود مـيآوردنـد. در حـال
حاضر باز هم همه روزه دهها هزار كودك از اين راه تلف ميشوند و هيچ كس فكرش را هم نميكند كه
مسئولين واقعي اين مرگهاي زودرس و بيموقع را در خود علم پزشكي جستجو نمايد.
وضع دخترم به جايي رسيد كه آقاي تيلينگ به من گفت: «اگر بچه را به اين حالت بگذاريم يك هفته
بدهيم و يا بدنش را سـوراخ 1 بيشتر زنده نخواهد ماند، آخرين چاره اين است كه يا به مريض كورتيزون
2 كنيم
، يك تكه گوشت بيرون بياوريم و آن را آزمايش نمائيم.» من با اين كار شديداً مخالفـت كـردم. در
اين موقع بود كه كتاب بيرخر بنر به زبان آلماني به دستم رسيد كه بعد از يك نظـر كوتـاه بـراي مـن در
تاريكي چراغي روشن شد. با وجود اينكه من فقط چهار پنج ماه زبان آلماني را بدون معلم خوانده بـودم
فوري فهميدم كه دليل مرض بچههايم تغذيهي غيرطبيعي و مصرف داروها بوده است.
من مطلب را با همين پزشك در ميان نهادم و او را مجبـور نمـودم كـه حقيقـت را قبـول كنـد. فـوراً
مصرف داروها و غذاي مرده را قطع نمود و غذاي زندهي طبيعي را به ميان كشيد. از همان روز اول يك
معجزهي غيرمنتظرهاي پديدار گشت. تب مريض از 41-40 درجه به 5/37 درجـه پـائين آمـد، چشـمان
دخترم باز شد، او كه قادر به حركت نبود در رختخواب نشست و روز سوم زندهخواري حالش بـه كلـي
بهبود يافت.
- يك داروي خيلي خطرناك كه روي پسرم نيز امتحان كرده بودند. ١
2
‐ Biopsic
56
)
.
.
.
.
.
من كه اين وضع را ديدم به خود گفتم مادر بچه هم با من بود( در منزل بهتر مي توانيم بچه را تغذيه
نماييم. اين بود كه روز چهارم زنده خواري او را به اتاقي كه در يك منـزل اجـاره كـرده بـوديم آورديـم
مقدار ادراري كه در بيمارستان روزي از 200 ميلي ليتر تجاوز نمي كرد در منزل به 2 ليتر يعني به ده
برابـر رسيد. چند روز بعد وقتي آقاي تيلينگ براي ملاقات دخترم در اتاق ما را كوبيد، دختر من دويـد و
در را
باز كرد و دكتر را در شگفت انداخت .
اين دكتر بي انصاف از ترس اين كه مبادا از اعمال پست و غير انساني او شكايت بكنيم با بهانـه هـاي
پوچ و بي منطق حاضر نشد پرونده هاي دخترم را به ما تسليم نمايد. به منظور اينكه با رويه ي بيرخـر
بنـر از نزديك آشنا شوم بچه را به زوريخ بردم و بيست و پنج روز در آسايشگاه نامبرده نگه داشتم.
متأسـفانه خود بيرخر بنر فوت كرده بود و آسايشگاه را فرزندانش اداره مي كردند. از زنده ِ خواري صد
درصد كامـل خبري نبود. آزمايشگاه داشتند، آشپزخانه داشتند، درست است كه غذاي زنده زياد مصـرف
مـي كردنـد و گوشت در ميان نبود ولي مصرف خوراك هاي مرده، لبنيات و ويتـامين هـاي مصـنوعي
معمـول بـود بـه
عبارت ديگر آنجا فقط به يك محل گياه خواري در آمده بود .
اين ها بود كه مرا به اشتباه انداخت. آن موقع مطالعات شخصي من درباره ي زنده خواري تـ ازه شـروع
مي شد. من هم مثل بيرخر بنر و سايرين خيال مي كردم كه زنده خواري را بايد ً موقتا فقط براي معالجه
بـه كار برد. عقيده داشتم كه اگر بچه را به حال خود بگذارم، كمي ميوه زيادتر بـدهم، كمـي گوشـت
كمتـر بخورانم و گاه به گاه چند قرص ويتامين هم به او بدهم، همه چيز به حالت عادي در خواهد آمـد
هنـوز نمي دانستم كه ويتامين مصنوعي هم مثل ساير داروها يـك سـم كشـنده اسـت چـون بچـه
مـن بعـد از برگشت به تهران ً كاملا سالم به نظر مي آمد، بازي مي كرد، شنا مي نمود و به مدرسه مي
رفت، ديگر عقلـم نمي رسيد كه براي همه ي بيماري ها ً مخصوصا براي بيماري هاي كليه ها فقط به
زنـده خـو اري صددرصـد مي توان اطمينان نمود. بعد از يكي دو سال نفريت مزمن ً تدريجا رو به
وخامت گذاشـت و سـال چهـارم پس از بازگشت از اروپا دخترم را از دست دادم . آن كودكاني كه
امروز در نقاط مختلف دنيا با زنده خواري كامل بزرگ مي شـوند را بچـه هـاي خـودم بـه
حساب مي آورم .
اكنون موقع آن فرا رسيده كه چشم همه ي مردم را باز كنيم و به آنهـا بفهمـانيم كـه تجـويز و تأكيـد
خوراك هاي مرده و مواد شيميايي به مردم و ً مخصوصا منع نمودن غذاهاي طبيعي به آنها وحشتناك ترين
گناه است. اين زيست نشناسان بيچاره خبر ندارند كه با اين رويـه متضـاد از همـه بيشـتر بـه خـود و بـه
فرزندان عزيز خويش صدمه ميرسانند.
اطلاعات کتابدانلود کتاب “خام خواری“دانلود کتاب “پخته خواری یک عادت مرگ آور“
دیگر مطالب مهم :واکسن نزنید! اطلاعات مهم و اضطراری!!
هم اکنون نسخه های با کیفیت بالا از نسخه های پارسی این کتاب ها را در اختیار دارید، این کتاب ها به زبانهای دیگری نیز منتشر شده اند.
این کتاب ها رایگان اند و نباید در هیچ جا بفروش برسند ؛ درنتیجه بعضی از فروشگاه ها که درحال چاپ و فروش نسخه های تحریف شده ی این کتابها هستند، متخلّف میباشند !
زرین پخش هنر .TAGS: 1540, 777 آلایا, ALAJE, DDDUB, DDSUB, NA, OPG, PRAY FOR AMAZON, THE REAL PRICE, THE TRUE COST, آب ندارد, آبیاری, آبیای, آتئیست, آتئیسم, آتش سوزی, آتیست, آتییست, آدم فضایی ها, آرشاویر تر هوانسیان, آفت کش, آلاجا, آلاجه, آلایا, آلایا زیرنویس فارسی, آلایه, آموزش کاشت درخت, آموزش کاشت نهال, آنتی ناتالیست, آنتی ناتالیسم, آهنگ جدید, آواتار, آواتار پروفایل, آوانسین, آیلتس, ابعاد, ابن سینا, ابن سینا گیاه خوار, ات, اتانازی, اخلاق گیاه خواری, اخلاقی, اخلاقیات, اداره فضای سبز, ادیسون خام خوار, ادیسون گیاه خوار, اربطان بیست پویا, ارگانیک, ارم, اسپاش, اسپاشیک, اسپایدرمن, استان ها, اضطراری, اف سی ای, افراد چاق, افزایش بینایی, افزایش جمعیت, اکو ویلج, اکوویلج, الاجا, الاجه, الای, الایا, الایه, الی, امتحان FCE, امتحان آیلتس, امتحان مجازی, ان ای, انار سبز, انارسبز, انتی الکلیسم, انجمن ترک اعتیاد, انجمن خام یاه خواران, انجمن گیاه خواری, انجمن گیاهی, اندیشمند, اندیشه, انسانیت, انی, انیشتین گیاه خوار, انیی, اهدای خون, اوانسین, اوتانازی, ایسگا کردن, اینتر, ب5, ب6, ب7, ب85, بارداری ممنوع, بازی, بازی دوبله فارسی, بازی مرد عنکبوتی دوبل فارس, بازی های قدیمی, بازیگر جوکر, بازیها, باغ وحش, باغ وحش ارم, بچه بیا پایین سرمون درد گرفت, بچه رئیس, بخور و لاغر شو, برگ خواری, بسکی, بعد ها, بهترین کتاب, بهترین کتاب دنیا, بوف کور, بی تی اس, بی خدایان, بیازی, بیگانگان, بیگانه, بیگانه فرازمینی, پ, پایداری, پایش, پد, پر عمر ترین آدم, پر عمر ترین مرد, پروفایل فیک, پزشک, پزشکی, پسران, پسوریازیس, پماد, پنیر خام گیاهی, پنیر گیاهی, پودر میخک, پوست, پوست انار, پوست موز, پوکی استخوان, پیو دی پای, پیودیپای, تاجی, تار زدن, تاری دید, تافل, تاقل, تبدیل آهنگ به نوت, تبدیل صدا به نوت ها, تبدیل نوت به آهنگ, تبلیغات, تحلیل, تحلیل لثه, تخفیف, ترا, تراریخته, ترک اعتیاد, تعطیل, تغذیه طبیعی, تغذیه ی طبیعی, تگ, تله موش, تهران, توازا, توازن, توازی, توطئه ی گاوی, تولید مثل بیش از حد, توماس ادیسون یک خام گیاه خوار بود, جاست یو, جک, جلاد, جمعیت کم, جنایتی علیه انسانیت, جنگل سوزی, جنگل کاری, جهان های موازی, جهش ژنتیکی, جوانی, جوک, جوکر, جوکر گیاه خوار, چاقی, چربی در رگ ها, چربی ودر قلب, چنار, چنار تهران, چهارشنبه های سفید, حسی, حک, حیوان آزاری, حیوان خواری, حیوان کالا نیست, حیوانات فضایی, حیوانات کالا نیستند, حیوانات ولگرد, خام گیاه خواری بی بی سی, خام گیاه خواری صدای آمریکا, خام گیاه خواری من و تو, خداپرستی, خرج زندگی خام خواری, خرج زندگی گیاه خواری, خرید کتاب, خطرات گیاه خواری, خطرات ماسک, خمیر دندان طبیعی, خمیر دندان گیاهی, خمیردندان گیاهی, خوار خاری, خواکین, خوام گیاه خواری, خودکشی هدایت, خوردن حشرات, خوردن سوسک, خوزستان, خون دادن, خون رسانی, خونگیری, خوواکین, داروین, داروینیسم, دارینوس, دانشگاه بدون کنکور, دانلود مستند, داود خدادوست, داوود خدا دوست, دختران, دخترونه, درخت پالم, درخت خرما تهران, درخت کاری, درخت نخل در تهران, درختان تهران, درختکاری, درمان, درمان بیماری ها, درمان پسوریازیس, درمان پوکی استخوان, درمان تحلیل لثه, درمان چاقی, درمان طبیعی, درمان همه چیز, درمان همه ی بیماری ها, دستگاه دفع حشرات, دعا کنید برای آمازون, دفع آفات, دکتر, دکتر آی کیو, دکترا, دکتری, دنیای موازی, دهان بند بردگی, دهن بند, دوبله فارسی, دوختن دهان, دوختن دهن بهرام, دوربین زندان, دیوار, رفع تاری دید, روستای همسوی با محیط زیست, روغن پالم, ریزش مو, زئوس, زرین, زرین آذر, زرین هنر, زندانی ها, زندانیان, زهراب, زیباسازی, ساخت آهنگ از روی نوت, ساکنان زمین, سام ماجراجو, سحر مقدس, سریر, سریوس, سگ آزاری, سگ خوری, سگ کشی, سگ های ولگرد, سیریوس, شادابی, شاهد, شکم خود را گورستان حیوانات نکنید, شکمتان را قبرستان حیوانات نکنید, شکنجه, شهر بازی, شهر بازی ارم, شهرداری جنایت کار, شهرستان ها, شورش 57, شیر, شیر خام گیاهی, شیر گیاهی, شیر نخورید, شیر و پوکی استخوان, صادق, صادق هدایت, ضد الکل, ضد پلیس, ضد شورش, ضد واکسن, ضرر های نان, ضعف چشم, ضعف دید, طبیعت, طنز, طولانی ترین عمر, عرضه و تقاضا, عسل, عسل در خام خواری, عسل گیاهی نیست, عسل و اخلاق, عصر ابتذال, عصر بازی, عصر جدید, عصر دیجیتال, عقیم سازی, عقیم کردن حیوانات, عقیمسازی سگ ها, عکس آواتار, عکس پروفایل دخترونه, علائم, علایم, علت مرگ آوانسیان, عمر تولانی, عمر طولانی, عو عو, عوامل, عوعو, عوعو کنان, غذا رسانی, فرازمینی, فرازمینی ها, فرازمینیان, فرزندان آوانسیان, فرکانس, فروزمینی ها, فروشگاه خام گیاهی, فروشگاه گیاهی, فضا, فضای سبز, فضایی ها, فلسفه, فلسفیدن, فمینیست, فمینیسم, فواید برنج, فواید سوسک, فواید گیاه خواری, فواید نان, فیلسون, فیلم قدیمی, فیلمفارسی, فیمسازیی, فیمل, فیمین, قارچ خواری, قارچ خور, قارچ خوری, قدرت بینایی, قیمت حقیقی, کارنامه, کاریکاتور, کاشت درخت در خیابان, کاشت درخت در منزل, کاشت درخت در وچه, کاما, کاهش وزن, کاهش وزن سریع, کاهش وزن گیاهی, کتاب اخلاقی, کتاب تخیف, کتاب درسی, کتاب رایگان, کتوژنیک, کچل, کچلی, کشاورزی فشرده, کشتار دسته جمعی, کشور ها, کلاس زبان حضوری, کمبود, کمبود B12, کمبود آب, کمبود ب12, کمبود بی 12, کمبود ویتامین, کنترل, کنترل انسان ها, کنترل ذهن, کنش و واکنش, کوچه, کووید, کیودی پای, کیودیپای, گام دوم, گذارش حیوان ازاری, گذر نامه واکسن, گذرنامه کرونایی, گزارش حیوان آزاری, گلوبالیسم, گوشت, گوشت دولتی, گوشت سگ, گوشت گربه, گوشتیران, گونه پرستی, گیاه خاری, گیاه خواران عسلی, گیاه خواری انیشتین, گیاه خواری در جامعه, گیاه خواری فشرده, گیاه خواری و اسلام, گیاهخواری و اخلاق, گیم دوبله, گیه خاری, گیه خواری, لاپایش, لاغری, لاغری سری, لاغری سریع, لبنیات گیاهی, لثه, لغور, ما و فرازمینی ها, ماسک, ماسک بردگی, ماسک بی ماسک, ماسک رایگان, ماهی, ماهی حیوان نیست, ماهی حیوون نیست, ماهی سین نداره, ماهی عید, ماهی قرمز, ماهی قرمز عید, ماهی هفت سین, محل تزریق واکسن, مدارس, مدرسه, مدرسه حضوری, مدرسه ی هبولا ها دوبله فارسی, مدرن, مرد ستیزی, مرد عنکبوتی, مرغ دولتی, مرگ فرزندان, مرگ کودکان, مستر بیست, مستر تیستر, مستند, مستند قیمت واقعی, مشاهیر خام خوار, مشاهیر گیاه خوار, مضرات برنج, مضرات پالم, مضرات نان, معنوی, معنویت, مکانیک, مکانیکی, ملخ خواران, ملخ خوری, ململانی, ممنوعیت, ممنوعیت تاتر, منطقه, منطقه 1, موشگیر, مولتی ورس, میان ستاره ای, میز غذای خام خواری, میکانیک, میکس, میل, میوه خوار, میوه خور, نرم کننده, نژاد پرستی, نسل جدید, نعیم, نه به واکسن, نه به واکسن اجباری, نهال کاری, هسی, هک دورین مدار بسته, هکک, هلاکو, هنر, هیرما, هیرمان, هیولاها, واپایش, واک سم, واکسم, واکسن اجباری, واکسن کنکور, واکسیناسیون, واکسیناسیون دانش آموزان, واکسیناسیون دانشجویان, واکین فنیکس, واکین فونیکس, واکین فینیکس, وجترین, ورزش, ورزش حرفه ای, ورزش گران, ویتامین ث, ویرگول, ویروس تاج دار, ویکتور آوانسیان, یوتا, یوتان