چرا GTA V نسبت به اکثر بازی‌های امروزی ارزش تجربه بالاتری دارد؟

«در راکستار، بازی‌هایی را می‌سازیم که خودمان دوست داریم آن‌ها را بازی کنیم»

راستش را بگویم، واقعا احساس عجیبی نسبت به بازی داشتم! حتی عجیب‌تر از اجرای بازی برای اولین بار! البته تعجب من بی‌راه هم نبود چرا که پس از تجربه یک بازی نصفه و نیمه سراغ بازی‌ای آمده بودم که برخلاف بازی قبلی کاراکترهایش انیمیشن‌های فوق‌العاده‌ای داشتند، مردم به شکل طبیعی و عالی در شهر رفت و آمد می‌کردند، ترافیک طبیعی در شهر برقرار بوده و به طور کل حس زندگی و واقعی بودن را به شکل عالی‌ای به اجرا در می‌آوردند.

نسخه پنجم GTA را بارها تجربه کرده‌ام، یک بار همان اوایل که برای PC عرضه شد، سپس روی PS4 بار دیگر آن را به اتمام رساندم و سال گذشته هم بخاطر تجربه بخش آنلاین، آن را پس از سال‌ها نصب کردم و چندین مرحله ابتدایی بازی را پشت سر گذاشته بودم. در تمام مدتی که گفتم، هیچگاه جزئیات بازی به این مقدار برایم اعجاب‌آور و زیبا نبوده‌اند. حتی هنوز هم که به بازی کردن می‌پردازم هر لحظه از تعجب کلماتی را به زبان می‌آودم.

حال دلیل تعجبم چه چیزی است؟ خب معلوم است. راکستار به مواردی توجه می‌کند که بسیار برای ما عادی محسوب می‌شود. تجربه یک بازی نصفه و نیمه مانند سایبرپانک یا eFootball واقعا به ما ارزش کار باقی شرکت‌هایی که برای ساخته خود ارزش قائل هستند را نشان می‌دهد. به اجرا درآمدن بسیاری از مواردی که در GTA برای ما عادی است در بسیاری از بازی‌های دیگر رویا محسوب می‌شود. با انیمیشن و رفتاری که در هر کاراکتر در 5 GTA متفاوت است یک ماشین می‌دزدید، از روی نقشه یک مکانی را انتخاب می‌کنید، در راه به موسیقی‌های مختلفی که برای هر سلیقه‌ای در نظر گرفته شده گوش می‌دهید، از روی مینی مپ بازی که از نقشه Google Maps بهتر کار می‌کند راه را پیدا می‌کنید و به مکان خود می‌رسید. اگر کسی به شما زنگ بزند، زیرنویسی که نمایش داده می‌شود، صدایی که از کاراکترها پخش می‌شود و انیمیشن حرف زدن کاراکترها با یکدیگر تطابق دارد. تا به حال متوجه نظم زیبایی که در لحظه لحظه بازی وجود دارد شده بودید؟ یا اصلا به سختی ساخت چنین اثری فکر کرده بودید؟

حال اگر همین کار را اگر بخواهید در نسخه PS4 سایبرپانک انجام دهید به چه شکل است؟ ماشینی را در خیابان با انیمیشنی یکسان می‌دزدید، نیم ساعت صبر می‌کنید تا نقشه و منوی آن باز و لود شود و مکانی انتخاب می‌کنید، به بازی برمی‌گردید و متوجه می‌شوید صدای گاز خوردن ماشین یا موتورتان هنوز لود نشده! پس از آن اگر شانس داشته باشید موسیقی‌ای هم پخش می‌شود (فکر عوض کردن موج رادیو را از سر خود بیرون کنید!)، سپس نوبت به مینی مپ افتضاح بازی می‌رسد که هر ثانیه آدرسی غلط را به شما نشان می‌دهد. اگر خیابانی را اشتباه بروید باید منتظر بنشینید تا راه جدید را پردازش کند و بسیاری از اوقات پس از وقفه‌ای طولانی ناگهان متوجه می‌شوید برای مثال آدرسی که پیشنهاد داده از وسط یک ساختمان رد می‌شود! و اصلا جاده‌ای در کار نیست، پیشنهاد می‌کنم به هیچ عنوان در راه فکر عوض کردن دوربین بازی هم به سرتان نزند که قطع به یقین بازی دچار باگ خواهد شد.

بسیاری از اوقات دکمه تعویض دوربین را می‌زنید اما دوربین عوض نمی‌شود! و یا اگر هم بشود قطعا به باگی خنده‌دار منجر خواهد شد. اگر کسی به شما زنگ بزند فقط در دو سه جمله اول است که زیرنویس با صدا هماهنگ پخش می‌شود. پس از آن ناگهان می‌بینید V هنوز جمله قبلی را تمام نکرده که زیرنویس جمله بعد به نمایش در می‌آید، سپس کاراکتر پشت خط حرفش را می‌زند و زیرنویس جمله بعدی V نمایش داده می‌شود اما صدایش نمی‌آید! پس از آن، آن کاراکتر جمله بعدی را می‌گوید که صدای جمله قبلی V همزمان با صدای فعلی کاراکتر پشت تلفن پخش می‌شود! (کمی پیچیده شد) و بالاخره به مکان خود می‌رسید. زیبا نیست؟ تا به حال این همه بی‌نظمی را یک جا دیده بودید؟

جزئیات در بازی‌های راکستار به طرز دیوانه‌واری وجود دارند. به این فکر کنید که هنوز هم که هنوز است و پس از گذشت ۳ سال از عرضه Red Dead Redemption 2، هر روز خبر جدیدی از جزئیات تازه‌ای که کشف شده‌اند را می‌خوانیم. اتفاقا همین هفته پیش بود که یکی از کاربران در ردیت منعکس شدن دنیای روبرو بازی در چشمان آرتور را کشف کرد. خارق‌العاده نیست؟ اصلا کسی به این چیزها توجه می‌کند که راکستار آن‌ها را قرار می‌دهد؟ راکستار جزئیاتی را در بازی خود قرار می‌دهد که اصلا شاید نیازی به قرار دادن آن‌ها نباشد اما باز هم دست از آن‌ها نمی‌کشد.

هنگام تجربه بازی Red Dead Redemption 2، بازی در هر ثانیه به شما نشان می‌دهد که سازندگانش برای آن چه زحمت کشیده‌اند. ساختن دنیای بی حد و مرز رد دد و جی‌تی‌ای سخت‌تر است یا سایبرپانک؟ انیمیشن‌هایی که در Red Dead Redemption 2، نه اصلا GTA V، نه حتی این هم زیاد است، GTA IV وجود دارند هیچ یک در سایبرپانک وجود دارد؟ در کل بازی ۱۰۰ گیگابایتی سایبرپانک، وقتی ماشینی به شما اصابت می‌کند فقط یک انیمیشن برای شما پخش می‌شود که خب مسخره و ناامید کننده است. فیزیک بازی افتضاح اندر افتضاح است، حتی نزدیک چیزی که در IV دیدیم هم نمی‌شود.

چرا می‌گویم راکستار برای بازی‌هایش زحمت می‌کشد؟ مثالی از بازی رد دد 2 می‌زنم، البته اگر هنوز بازی را انجام نداده‌اید به نظرم بیخیال ادامه خواندن ادامه پاراگراف شوید تا شاید داستان بازی برایتان لو نرود. بسیاری از مراحل بازی دارای نکات و جزئیات ریز و درشتی هستند که ساخت هر کدام زمان و حوصله و حتی عشق و تعهد زیادی برای ساختن می‌خواهد. برای مثال مرحله ماهیگری با جک که به سرعت هم تمام می‌شود، ساختنش به همین سادگیا نیست. موشن کپچر دقیق ماهیگیری، ساخت مدل‌های مختلف از چوب ماهیگری و انیمیشن عالی، کدنویسی فوق‌العاده همه از زحمت کشیدن راکستار می‌گوید. یا آن مرحله باید نوشیدنی‌هایی را در لیوان‌ها می‌ریختید یا مرحله خانه‌سازی در انتهای بازی را به یاد بیاورید که حتی به یاد آوردنش هم لذت بخش است، میخ زدن به چوب‌ها، ساختن و روی هم گذاشتن و در آخر بلند کردن چیزی که ساخته شده، فیزیک خارق‌العاده اسب‌های بازی مثلش را در هیچ بازی دیگری دیده ندیده‌اید، همگی تجربه‌ای منحصر به فرد در یک بازی ویدئویی محسوب می‌شوند که ساختنش برای سازنده سخت و طاقت‌فرساست و توسعه‌دهنده اگر راحت طلب باشد می‌تواند از ساخت آن‌ها صرف نظر کند.

به بخش داستانی نسخه پنجم باز می‌گردیم. تنوع طراحی مراحل و تجربه کاملا سینمایی آن واقعا هنوز هم پس از ۸ سال جذاب، عالی و سرگرم کننده به نظر می‌رسد. حرکت دوربین فوق‌العاده، موشن کپچر دقیق و صداگذاری بی‌نظیر باعث می‌شود تا عملا حس و حالی که نویسنده و سازنده می‌خواهد از کاراکترهایش به شما نشان دهد را به خوبی درک کنید. خب هر چه که باشد ۸ سال از عرضه بازی گذشته و تکنولوژی استفاده شده در آن در حد چیزی که اکنون وجود دارد نیست. برای درک این مدت زمان بهتر است بدانید نسخه چهارم سری 4 سال پس از نسخه San Andreas عرضه شد. حرکت چشم‌ها و اجزای صورت به خوبی احساسات کاراکتر را به شما منتقل می‌کند و بازی در این زمینه فوق‌العاده عمل می‌کند. مراحل هم با این که در بسیاری از موارد بخاطر وقایعی که در آن اتفاق می‌افتد و عملا 3 شخصیت قابل بازی در آن وجود دارد، با باگ‌ها و گلیچ‌های بسیار کمی مواجه است و راکستار بی‌نظیر بودن خود را در میشن‌های بازی به رخ باقی شرکت‌ها می‌کشد.

حرف از ساختن و ابدا کردن شد، آیا قبول دارید در حال حاضر تنها شرکتی که می‌تواند بازی جهان آزاد بهتری نسبت به GTA و Red Dead بسازد خود راکستار است؟ هیچ بازی اوپن ورد دیگری می‌شناسید که از سری GTA تاثیر نگرفته باشد؟ اما آیا توانسته‌اند حتی از نظر جزئیات نزدیک ساخته‌های راکستار هم بشوند؟ نمی‌خواهم منکر تلاش باقی شرکت‌های خوب بازی‌سازی بشوم. اما اولا بحث بنده در این مطلب راجع به ساخت بازی جهان آزاد و دوما مربوط ساختن آن‌ها به بهترین شکل و با بیشترین جزئیات است. بازی جهان باز بدون جزئیات که ارزشی ندارد. بازی‌های اوپن ورد خوب اما متوسطی طی سال‌های گذشته به بازار آمده‌اند اما هر کدام را که نگاه کنید کمبودی دارند که باعث می‌شوند تا GTA و رد دد همچنان در صدر لیست بهترین بازی‌های جهان آزاد باقی بمانند. شاید اگر سری GTA وجود نداشت الان در Watch Dogs جز بهترین بازی‌های جهان آزاد محسوب می‌شد، اما آیا هم اکنون واچ داگز را جز ۱۰ بازی برتر خودتان انتخاب می‌کنید؟ بازی‌ای که بسیاری آن را رقیب مستقیم سری GTA می‌دانستند که به لطف تلاش‌های روزانه یوبیسافت به چیزی بیش از یک بازی جهان آزاد معمولی تبدیل نشد.

چند روز پیش در بخش Career سایت رسمی راکستار و در بین مشاغلی که استخدام آن‌ها باز بود، جمله زیر را دیدم: «ما در راکستار، بازی‌هایی می‌سازیم که خودمان دوست داریم آن‌ها را بازی کنیم.» این جمله واقعا جمله پرطمطراقی است و خط و مشی راکستار را به خوبی نشان می‌دهد. آن‌ها GTA III را بدون دیدن ساخته‌ای مثل آن ساختند آن هم با جزئیاتی که هنوز هم بعضی از بازی‌ها آن را ندارند. باور ندارید؟ در جی‌تی‌ای 3 روی خون فردی راه بروید و این کار را در سایبرپانک هم انجام دهید. در واقع آن‌ها بازی‌ای را ساختند که خودشان دوست داشتند آن را بازی کنند. Vice City و San Andreas هم به همان ترتیب. در وایس سیتی تنوع وسائل نقلیه بیشتر شد، شخصیت اصلی شروع به حرف زدن کرد و داستان بازی شکل پیچیده‌تر و سینمایی‌تری به خود گرفت. تصور سوار شدن کشتی و هواپیما در بازی و آزادی عمل مانند San Andreas با مکان‌ها و فضاهایی به شدت متعدد و بزرگ به آن شکل را چه کسی می‌‌توانست داشته باشد؟ انقلاب بعدی نیز بازی GTA IV بود که داستان در سری را به حد اعلای خود رساند و تعریف جدیدی از فیزیک را در بازی‌های ویدئویی ارائه داد.

حال همان جمله راکستار را فرض کنید، آیا این جمله برای کارمندان کونامی هم صدق می‌کند؟ آن‌ها خودشان حاضر می‌شود بازی‌ای هر چند رایگان بازی را بازی کنند، که مسی چشمانی ۳ برابر درشت‌تر از حد معمول داشته باشد و شبیه به احمق‌ها به نظر برسد؟ واقعا خودشان خجالت نکشیدند که همچین بازی‌ای را عرضه کردند؟ پیش خود چه فکری می‌کردند؟ همین شد که مردم هم از خجالت بازی درآمدند و آن را به یکی از بدترین بازی‌های استیم تبدیل کردند. اما آیا واقعا حیف فرانچایز PES نبود؟ حیف سال‌ها و شاید یکی دو دهه خاطرات نبود؟ خودشان اعلام کردند که دو سال است بر روی این نسخه کار می‌کنند اما واقعا دو سال روی چه چیز این بازی کار می‌کردند که به این شکل درآمده؟ ساخت ۸-۹ تیم با ترکیب نصفه و نیمه، فیس‌های عجیب و ترسناک و فیزیک و انیمیشن ناشیانه، دو سال وقت می‌خواست؟ فکر نمی‌کنم همیشه بحث، طمع سازندگان باشد. بی‌انگیزه و بی مسئولیت‌ بودن آن‌ها نیز شاید بیشتر از موارد دیگر در این مورد صادق باشد.

سوالاتمان در این مطلب زیاد شد اما مهم‌ترین آن این است، اگر بازی‌ها مشکل دارند چرا آن‌ها را عرضه می‌کنند؟ شاید جدیدا رسم شده باشد که ابتدا بازی را عرضه کنند و پولش را به جیب بزنند و بعد از عرضه به فکر ساختن و تکمیل کردن آن بیفتند. البته اگر وجدانشان کمی بیدار باشد و سرگرم شمردن اسکناس‌ها نباشند. کاری که سی‌دی پراجکت رد هنوز در حال انجامش است تا بالاخره مشکلات بازی عرضه شده در ۱۰ ماه پیش را رفع کند و کونامی هم تازه اول راه ارائه آپدیت قرار دارد. البته بنظرم کونامی باید کمی بیشتر عجله کند چرا که مثل سی‌دی پراجکت ۱۰ ماه فرصت نداشته و در این مدت دیگر عملا فصل ۲۱-۲۲ فوتبال به اتمام رسیده و در حالی که این نسخه از بازی منسوخ شده ما می‌توانیم چهره درستی از مسی را ببینیم!

هنگامی که رد دد ردمپشن 2 را روی پلی استیشن بازی کردم هیچ کدام از آپدیت‌هایش را بخاطر حجم بالایشان نصب نکردم. اما در کلِ تجربه بازی به چند باگ جزئی که شمار آن‌ها از انگشتان یک دست بیشتر نمی‌شوند برخوردم. یکی از آن‌ها هم این بود که وقتی آرتور کشته شد صفحه بازی به رنگ مشکی درنیامد که خب فکر نمی‌کنم هیچ مشکلی برای تجربه‌ام ایجاد کرده باشد! البته هر برنامه‌ای بر روی کامپیوتر باگ دارد و هیچ چیز غیرطبیعی‌ای در این رابطه وجود ندارد. به خصوص اگر برنامه بزرگ و پیچیده‌ای باشد و اصلا منظورم این نیست که رد دد یا GTA بازی بدون باگی است و ممکن است شما باگ‌های بیشتری را نسبت به تجربه من داشته باشید. اما نکته اینجاست که بدون آپدیت کردن سایبرپانک می‌شد ۱۰ دقیقه بازی را بازی کرد؟ دیسک سایبرپانک را اگر روی PS4 نصب کنید بازی با ۱۸ فریم برای شما اجرا می‌شود. آیا اگر چنین بازی‌ای توسط شرکت دیگری مانند یوبی‌سافت یا EA عرضه می‌شد، اعضای سی‌دی پراجکت حاضر به بازی کردن آن می‌شدند؟ آیا آن‌ها همان شرکتی نبودند که خود را افرادی غیر طمع کار و مخلص و عبد و عبید گیمرها می‌دانستند؟

این همه از خوبی‌های راکستار گفتیم اما خب وضعیت این روزهای شرکت نیز جای انتقاد بسیار زیادی دارد. لزلی بنزیز و دن هاوسر که از مغزهای متفکر راکستار بودند از این شرکت جدا شدند. راکستار هنوز می‌خواهد بازی سال ۲۰۱۳ را با عنوان‌های نه‌چندان جالب (Expanded and Enhanced) که عملا تفاوت چندانی با نسل قبلش را ندارد برای نسل‌های بعدی عرضه کند، تکلیف بازی‌های بعدی این شرکت معلوم نیست و یک نسخه Definitive از ۳ نسخه GTA که پیش‌تر روی هر دستگاهی که فکرش را بکنید مانند پلی استیشن 2، 3، 4، 360، ویندوز، مک، iOS، اندروید و احتمالا یخچال خانه‌تان عرضه شده بود را می‌خواهد با گرافیک بالاتری دوباره عرضه کند.

به هر حال امیدواریم خروج آن دو نفر از راکستار ذهنیت و روند کاری تیم را از بین نبرد، در آینده بازی‌های بیشتر و حتی آی‌پی‌های جدید یا نسخه‌های جدید از آی‌پی‌های قدیمی مانند مکس پین و Bully را ببینیم و آینده‌ای را تصور کنیم که شرکت‌های بازی‌سازی عناوینی را بسازند که خودشان دلشان بیاید که آن‌ها را بازی کنند!

دیدگاهتان را بنویسید