چه دنبالههایی که میشد ساخت!
در حال حاضر فیلمها و آثار ابرقهرمانی و کمیک بوکی روی غلتک افتادهاند. برای هر ساخته ابرقهرمانی میتوان کلی سیکوئل، اسپینآف و ریبوت را انتظار کشید تا سینماها و سرویسهای استریم پر شوند از آثار این ژانر. این دسته محتوا حتی ممکن است از ناشناختهترین شخصیتها نیز باشد. اما فیلم های ابرقهرمانی قدیمی اینطور نبودهاند.
این روزها هالیوود فقط به دنبال محتوای کمیک بوکی و ابرقهرمانی است اما خیلی از فرانچایزهای کمیک بوکی امیدوار کننده در گذشته به دلایل مختلفی کنسل شدهاند. عمده دلیل کنار گذاشته شدن فیلم های ابرقهرمانی قدیمی عملکرد ضعفیشان از نظر فروش یا عدم جلب توجه منتقدان بود.
تعداد فرانچایزهای کمیک بوکی و ابرقهرمانی که در سالهای نسبتاً دور کنسل شدهاند کم نیست اما در بین آنها، چند اثر وجود داشت که میتوانست دنبالههای جذابی را به مخاطبان ارائه کند.
در این مطلب به سراغ ۱۰ مورد از فیلم های ابرقهرمانی قدیمی میرویم که پتانسیل ادامه دادن داستان آنها وجود داشت اما به دلایل مختلف این اتفاق نیفتاد.
Spawn
فیلم Spawn سال ۱۹۹۷ با ایفای نقش مایکل جای وایت و جان لگویزمائو دقیقاً جزو آثار محبوب نیست؛ به خصوص به خاطر جلوههای ویژه از مد افتاده و تن نامشخص. با این حال، نمیتوان کتمان کرد که وایت اجرایی عالی در نقش آل سیمونز (Al Simmons) با نام مستعار اسپاون داشت.
با پیشرفت جلوههای ویژه کامپوتری در سالهای بعد به لطف آثاری مثل The Matrix و Lord of the Rings، ممکن بود که یک دنباله بتواند سالخوردگی و ناخوشایندی فیلم اولیه را جبران کند.
تماشای یک اثر لایو اکشن دیگر در عصر حاضر از شخصیت اسپاون خیلی هیجان انگیز به نظر میرسد ولی به نظر تاد مکفارلن هنوز نتوانسته یک ریبوت تیره و تاریک از شخصیت خود را جور کند.
Superman IV: The Quest for Peace
Superman سال ۱۹۷۸ با ایفای نقش کریستوفر ریو به عنوان یکی از برترین فیلمهای ابرقهرمانی تمام دوران در نظر گرفته میشود. فرقی نمیکند با این دیدگاه موافق باشید یا نه اما بسیاری از فیلمهای ابرقهرمانی، حتی فیلمهای امروزی، Superman را الگوی خود قرار دادهاند.
متأسفانه آخرین ایفای نقش ریو به عنوان مرد پولادین در فیلم Superman IV: The Quest for Peace اتفاق افتاد؛ جایی که او با نوکلیر من (Nuclear Man) میجنگید.
پنجمین فیلم از این فرانچایز سوپرمن میتوانست هم اعتبار این سری و هم اعتبار ریو را نجات دهد. فیلم Batman تیم برتون نیز فقط دو سال پس از Superman IV: The Quest for Peace اکران شد که یعنی یک فیلم پنجم از سوپرمن میتوانست باعث شود تا بتمن علیه سوپرمن را خیلی زودتر از اینها تجربه کنیم.
Dick Tracy
فیلم Dick Tracy سال ۱۹۹۰ یک بلاکباستر پر از ستاره است که بازیگرانی نظیر وارن بیتی، آل پاچینو، مدونا و چند ستاره درجه یک در آن حضور دارند تا این اثر برنده چندین اسکار، به کمیک استریپتهای کلاسیک روزنامهای چستر گولد جانی دوباره ببخشد.
خود فیلم کمی مشکل در سرعت روند وقایع داشت و از برخی حفرههای داستانی رنج میبرد اما بدون شک اثری خاص است که هنگام تماشایش میتوان لذت برد. با این که در Dick Tracy شاهد کلی شخصیت هستیم اما کمیک استریپهای گولد حالا نزدیک به یک قرن هست که منتشر میشوند که یعنی کلی شخصیت مختلف برای قرار گیری در برابر دیک تریسی وجود دارد.
«مردی بدون یک نقشه اصلاً یک مرد نیست». نیچه.
بیگ بوی کاپریس (با ایفای نقش آل پاچینو)
The Shadow
الک بالدوین یکی از گزینههای اصلی برای ایفای نقش بروس وین، در فیلم ۱۹۸۹ تیم برتون بود تا این که این نقش به مایکل کیتون رسید. چنین انتخابی خیلی منطقی به نظر میرسد چرا که در اواخر دهه ۸۰ و اوایل دهه ۹۰ میلادی، الک بالدوین به عنوان یکی از نمادهای جذابیت شناخته میشد که جنبهای تاریک نیز داشت.
این ترکیب باعث میشد تا انتخاب او در نقش شدو نیز قابل قبول باشد: یک قهرمان تیره که جزو الهامات خلق بتمن در کمیکهای دیسی محسوب میشد. فیلم The Shadow سال ۱۹۹۴، با این که بینقص نبود اما توانست نظرها را جلب کند.
برخلاف Batman، فیلم The Shadow یک اثر تاریخی محسوب میشد که در دهه ۳۰ میلادی جریان داشت و از برخی جلوههای ویژه مخصوص اوایل دهه ۹۰ میلادی استفاده کرده بود تا تواناییهای تلپاتیک شدو را به تصویر بکشد. بالدوین نیز در نقش شدو عالی ظاهر شد. تماشای ادامه یافتن داستان این شخصیت با داستانی بهتر احتمالاً لذت بخش خواهد بود.
The Phantom
فیلم The Phantom با ایفای نقش بیلی زین به عنوان شخصیت اصلی داستان، یک اثر ماجراجویی سرگرم کننده و موفق بود که در قالب The Rocketeer یا The Mummy سال ۱۹۹۹ ساخته شد. مثل این دو اثر، The Phantom نیز توانست به خوبی یک ماجراجویی جنگلی با حال و هوای دهه ۳۰ و ۴۰ میلادی را خلق و کمی نیز زرق و برق و سرزندگی دهه ۹۰ میلادی را به ماجرا اضافه کند تا در بهترین حالت ممکن باشد.
زین در نقش پروتاگونیست The Phantom فوق العاده عمل کرد که البته با توجه به لباس مسخرهای که باید به تن میکرد کار چندان سادهای نیز نبود! یک دنباله از The Phantom فقط برای تماشای شکست خوردن شخصیتهای شرور توسط زین و همین طور گسترش دنیای این فرانچایز ارزشش را خواهد داشت.
Mystery Men
Mystery Men یک فیلم ابرقهرمانی کمدی درباره قهرمانانی عجیب و غریب بود که بازیگرانی مثل بن استیلر، جنین گرافلو، ویلیام اچ. میسی، پل روبنز و هانک آزاریا در آن ایفای نقش میکردند. Mystery Men را میتوان یک اثر کمتوجه شده در نظر گرفت که از زمان خودش جلوتر بود. حتی میتوان گفت که این فیلم اولین فیلم ابرقهرمانی تیمی محسوب میشود (یک سال پیش از X-Men منتشر شده بود).
نه تنها Mystery Men خندهدار بود و بازیگرانی بامزه داشت، بلکه کمیکی که از آن الهام گرفته بودند، The Flaming Carrot، یک شخصیت را در خود جای داده بود که واضحاً «هویج آتشین» نامیده میشد و سری شبیه به هویج آتشین داشت؛ چیزی که تماشایش در یک اثر لایو اکشن فوق العاده میبود.
شاید یک روزی یک ریبوت از Mystery Men ببینیم اما اگر بازیگران اصلی دوباره بازنگردند باعث دلسردی خواهد شد.
Power Rangers
ریبوت تیره ۲۰۱۷ از Power Rangers به طرز عجیب خوب بود. این فیلم با کلی ایستر اگ به طرفداران قدیمی ادای احترام کرد و در عین حال نیز دنیای این فرانچایز را هم با داستانهایی سر راست و هم عمیق در مفاهیم گذشته گسترش داد. علاوه بر این، بازیگران عالی بودند و شیمی خوب با هم تشکیل دادند تا شخصیتهای فیلم ملموستر باشند.
البته نباید فراموش کرد که فیلمسازان راهی پیدا کرده بودند تا پاور رنجرز را بدون این که ویژگیهای خاص آنها را از دست بدهند، به واقعیت نزدیک کنند. مثلاً داینازودرهای (Dinozord) غولآسا، مبارزات رزمی شگفت انگیز، زوردون (Zordon) و آلفا ۵ (Alpha 5)، از همه اینها استفاده شد و همه اینها را در فیلم داشتیم!
با اشاره Power Rangers به تامی اولیور (گرین رنجر محبوب طرفداران) در انتهای فیلم، نمیتوان گفت که این فرانچایز چقدر میتوانست پیش برود. متأسفانه، Power Rangers نتوانست انتظارات را برآورده کند تا نتفلیکس دوباره به فکر ریبوت این فرانچایز بیفتد.
Punisher: War Zone
Punisher: War Zone لکسی الکساندر با ایفای نقش ری استیونسون به عنوان پانیشر، احتمالاً کمیک بوکیترین اثر اقتباسی از این شخصیت محسوب میشود؛ یک ساخته رنگارنگ، لوده و مهمتر از همه… خونین!
چطور میتوان فرانک کسل را دوست نداشت در حالی که در صورت دیگران سوراخ گلوله حفر میکند یا اراذل اوباش را در حالی منفجر میکند که یک موشک انداز به دست دارد و حرکات پارکور انجام میدهد؟
با این که نسخه نتفلیکس و جان برنثالِ پانیشر تیرهتر و مغمومتر است، میتوان گفت که داشتن یک اثر لوده از شخصیتی که مشهور به مشت زدن به صورت یک خرس قطبی و تبدیل شدن به فرانکنشتاین است، بامزه به نظر میرسد.
هر جایی دور و بر جهنم ببینمت… با یه لگد میندازمت بیرون.
پانیشر (با ایفای نقش ری استیونسون)
Spider-Man 3
فرانچایز مرد عنکبوتی سم ریمی جدیداً دوباره در حال محبوب شدن است؛ مخصوصاً پس از انتشار تریلرها و اطلاعات مربوط به Spider-Man: No Way Home. با این حال، خیلیها Spider-Man 3 را جزو یکی از بدترین فیلمهای ابرقهرمانی ساخته شده در نظر میگیرند، چه شایسته چنین دیدگاهی باشد و چه نه.
ریمی قصد داشت با Spider-Man 4 به نوعی اشتباهش را جبران کند که حتی میتوانست با معرفی لایو اکشن والچر (Vulture) و حضور میستریو (Mysterio) با ایفای نقش بروس کمپبل همراه باشد.
در هر صورت، به خاطر نظرات منفی نسبت به Spider-Man 3 و برنامههای سونی برای ریبوت مرد عنکبوتی، این استودیو نهایتاً تصمیم گرفت به جای Spider-Man 4 به سراغ ریبوت اسپایدی برود. ریبوتی که منجر به خلق فرانچایز Amazing Spider-Man با ایفای نقش اندرو گارفیلد شد.
Hellboy II: The Golden Army
این مورد از همه بیشتر باعث دلسردی است. دو فیلم اولیه هلبوی با کارگردانی استاد آثار ترسناک، گیرمو دل تورو، و ایفای نقش ران پرلمن نمونه موفق فیلمهای کمیک بوکی کلاسیک هستند. در این آثار شاهد شخصیتهای خاص، هیولاهای جذاب که اکثراً با جلوهها ویژه میدانی ساخته شده بودند و سکانسهای اکشن انفجاری هستیم.
همچنین یک آرک شخصیتی جذاب برای هلبوی در نظر گرفته شده بود که باید با سرنوشتش به عنوان نابود کننده دنیاها میجنگید و با این واقعیت کنار میآمد که قرار بود پدر یک (یا دو) هلاسپاون شود.
متأسفانه، Hellboy II: The Golden Army انتظارات را برآورده نکرد. به این ترتیب، طرفداران باید به سراغ ریمیک Hellboy میرفتند که خیلی بدتر از این حرفها از آب درآمد.