در دنیای مدرن بازیهای ویدیویی، بخش اغظمی از اتفاقات مهم قصه توسط کاتسینها روایت میشوند. کاتسینها در اصل بخشهای مهمی هستند که جریان روایت قصه را به گیمپلی بازیها وصل میکنند و هر کدامشان به نوعی زنگ تفریحهایی هستند که به مخاطب اجازه میدهند برای چند لحظه هم که شده، کنترلر را زمین بگذارد، به صندلیش تکیه دهد و قصه بشنود. اما برخی از کارگردانها و استودیوهای بازیسازی، این قضیه را در طی چند سال اخیر خیلی جدی گرفتهاند و کاتسینهای فوقالعادهای را خلق کردند که میتوان از نظر کیفی آنها را با بهترین سکانسهای تاریخ سینما مقایسه کرد. در این مقاله سراغ این دسته از استودیوهای بازیسازی رفتهام و از بهترین کاتسینهایی که به دستشان خلق شده برایتان گفتهام.
۵) ماشین گیمز

سری بازیهای ولفنشتاین تا زمانی که پروسه ساختشان توسط اید سافتور دنبال میشد، هیچ وقت بازیهای داستان محوری نبودند. اما از وقتی که این مجموعه دست استودیو خوش ذوق ماشین گیمز افتاده، این رویه تغییر کرده. به لطف تغییرات ماشین گیمز حالا ویلیام بلازکویچ از یک کاراکتر بزن بهادر کم عمق، تبدیل به شخصیت پختهای شده که حاضریم ساعت در حین کاتسینهای بازی مقابلش بنشینیم و به زمزمههایی که با خودش میکند گوش دهیم. اما بخش معرکه کاتسینهای سری جدید ولفنشتاین، فقط به زمزمههای ویلیام با خودش ختم نمیشود. نه، کاتسینهای این بازیها مثل آثار تارانتینو به شدت کارگردانی شده و غیر قابل پیشبینی هستند و آدم نمیتواند با تماشای کادر بندیهای زیبایشان، ماشینگیمز را تحسین نکند.
۴) راکستار

راکستار در لیگی بازی میسازد که شاید کمتر استودیوی بتواند این روزها به آن ورود کند. سطح کیفی بازیهای راکستار آنقدر بالاست که اصلا نمیشود در کل صنعت، استودیویی را پیدا کرد که بتوان کارشان را با آنها مقایسه کرد. اما نکته اینجاست که راکستار فقط حین گیمپلی برای مخاطبش معجزه نمیکند. نه، کار آنها وقتی نوبت به صحنههای سینماتیک و کاتسینها هم میرسد نیز معرکه است. بهترین کار آنها را نیز میتوان در Red Dead Redemption 2 دید. بازی که پر بود از کاتسینهای تاثیر گذار، معنا دار، زیبا و در عین حال چشمنواز.
۳) فرام سافتور

با اینکه میازاکی و استودیو فرام سافتور برعکس اکثر بازیسازان امروزی علاقهای به روایت قصه از طریق کاتسینها ندارند و همیشه وظیفه سنگین روایت داستان بازیهایشان را به گردن محیط میاندازد، اما وقتی که نوبت به ساخت کاتسین میرسد کارشان معرکه است. اکثر کاتسینهای ساخته شده توسط تیم میازاکی، به شدت اتمسفریک، دراماتیک و حماسی هستند و محال است که پای عناوینی چون دارک سولزها بنشینید و محو قابهای زیبایی که تیم سازنده به تصویر میکشد نشوید. بهترین نمونه کار فرام سافتور در خلق کاتسینها را نیز میتوانید در جریان مبارزه لیدی فریده و آریاندل ببینید. کاتسینی که به غایت معرکه است و به راحتی میتوان آن را در لیست بهترین صحنههای سینماتیک تاریخ ویدیو گیم قرار داد.
۲) ناتی داگ

در طی این چند سال اخیر ناتی داگ به خوبی نشان داده که با مخاطبش رشد کرده. تیمی که در دوران کودکی خیلی از ما کرش بندیکوت و جک اند دکستر میساخت، حالا تبدیل شده به استودیو بزرگی که این روزها با درام سنگین لست آو آس اشکمان را در میآورد و با صحنههای پر زد و خورد آنچارتد بمب آدرنالین را در رگهایمان منفجر میکند. جالب اینکه بخش اعظمی از قصه و اتفاقات مهم هر دوی این آثار، در جریان گیمپلی رخ نمیدهد. نه، بار سنگین این مسولیت را کاتسینهایی به دوش میکشند که هر چقدر از کیفیت بالایشان برایتان بگویم کم گفتهام. جدای از بحث کارگردانی، چیزی که کار ناتیداگ در خلق یک کاتسین را معرکه میکند احساساتی است که در ثانیه به ثانیه صحنههای سینماتیک بازیهایشان جریان دارد و کاری میکنند که مو به تن هر مخاطبی سیخ شود.
۱) کوجیما پروداکشنز

و اما میرسیم به بازیسازی که بخش اعظمی از بازیهایش با کاتسین پر میشود. البته نه کاتسینهای معمولی و صرفا زمان پر کن؛ بلکه کاتسینهایی که هر کدامشان را میتوان به راحتی با بهترین سکانسهای تاریخ سینما مقایسه کرد. درست است که کوجیما در طی این سالها صحنههای عجیب و غیر منتظره زیادی را در جریان کاتسینهای مختلف به ما نشان داده. اما زمانی که این کارگردان تصمیم میگیرد که کمی از عشق بیاندازهاش به سینما برایمان بگوید، با صحنههای بیبدیلی رو به رو میشویم که حتی با کلمه شاهکار نیز نمیتوان توصیفشان کرد. باور نمیکنید؟ بروید و سکانس «We Are Diamond Dogs» متال گیر سالید فنتوم پین را ببینید.