
پدرخوانده (انگلیسی: The Godfather) یک فیلم جنایی آمریکایی در سال ۱۹۷۲ به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا است که فیلمنامهاش را به همراه ماریو پوزو نوشت؛ این فیلم بر پایهٔ رمان به همین نام از پوزو است که پرفروشترین رمان ۱۹۶۹ شد. در این فیلم مارلون براندو، آل پاچینو، جیمز کان، ریچارد اس. کاستلانو، رابرت دووال، استرلینگ هایدن، جان مارلی، ریچارد کونته و دایان کیتن ایفای نقش میکنند. این نخستین قسمت از سهگانهٔ پدرخوانده است. داستان این فیلم از ۱۹۴۵ تا ۱۹۵۵ اتفاق میافتد و به شرح حال خانواده کورلئونه تحت پدرسالار ویتو کورلئونه (براندو) میپردازد که بر تحول پسر کوچکش، مایکل کورلئونه (پاچینو) از یک خانوادهٔ خارجی بیرحم تا رئیس مافیای ظالم تمرکز دارد.
پارامونت پیکچرز حقوق این رمان را پیش از اینکه محبوبیت پیدا کند، با ۸۰٬۰۰۰ دلار بهدستآورد.[۱۵][۱۶] مدیران اجرایی این استودیو در یافتن کارگردانی برای فیلم مشکل داشتند؛ چند داوطلب نخست این موقعیت را رد کردند و سپس کاپولا برای کارگردانی فیلم قرارداد بست اما اختلافات نظر بر سر انتخاب چندین شخصیت به ویژه ویتو و مایکل به وجود آمد. فیلمبرداری عمدتاً در مکانهای اطراف شهر نیویورک و سیسیل انجام شد و زودتر از موعد مقرر به پایان رسید. بخش اعظم موسیقی فیلم را نینو روتا آهنگسازی کردهاست و ساخت قطعات اضافه بر عهدهٔ کارمینه کوپولا بودهاست.
پدرخوانده نخستین بار در ۱۴ مارس ۱۹۷۲ در تئاتر لئووز استیت به نمایش درآمد و در ۲۴ مارس ۱۹۷۲ بهطور گسترده در ایالات متحده منتشر شد. این پرفروشترین فیلم ۱۹۷۲ بود[۱۱] و با فروش بین ۲۴۶ تا ۲۸۷ میلیون دلار در گیشه، برای مدتی پرفروشترین فیلم ساختهشده بود.[۱۶] این فیلم با بازخودهای جهانی منتقدان و مخاطبان همراه بود و با تمجید از نقشآفرینیها، به ویژه ایفای نقش براندو و پاچینو، کارگردانی، فیلمنامه، فیلمبرداری، تدوین، موسیقی و برای به تصویر کشیدن مافیا مورد تحسین قرار گرفت. پدرخوانده به عنوان یک فروگشا برای چرخهٔ شغلی موفق کاپولا، پاچینو و سایر عوامل تازهوارد وابسته به بازیگران و دستاندرکاران عمل کرد. علاوه بر این فیلم باعث احیای مجدد زندگی حرفه ای براندو بود که در دهه ۱۹۶۰ رو به افول بود و او سپس در فیلمهایی نظیر آخرین تانگو در پاریس، سوپرمن و اینک آخرالزمان بازی کرد.
این فیلم در چهل و پنجمین دوره جوایز اسکار برندهٔ جوایز اسکار برای بهترین فیلم، بهترین بازیگر نقش اول مرد (براندو) و بهترین فیلمنامه اقتباسی (پوزو و کوپولا) شد. علاوه بر این، این فیلم نامزد دریافت هفت جایزهٔ اسکار دیگر شامل بهترین بازیگر نقش مکمل مرد برای پاچینو، کان و دووال، و بهترین کارگردانی برای کوپولا شد. پدرخوانده از زمان انتشار به عنوان یکی از بزرگترین و تأثیرگذارترین فیلمهای ساختهشده به خصوص در ژانر گنگستر مورد توجه قرار گرفتهاست.[۱۷] این فیلم برای نگهداری در فهرست ملی ثبت فیلم کتابخانه کنگره ایالات متحده در سال ۱۹۹۰ انتخاب شدهاست که «از نظر فرهنگی، تاریخی یا زیباییشناختی قابل توجه است» و از سوی انستیتوی فیلم آمریکایی، دومین فیلم بزرگ سینمای آمریکا (پس از همشهری کین) رتبهبندی شدهاست. پس از آن دنبالههای پدرخوانده: قسمت دوم (۱۹۷۴) و پدرخوانده: قسمت سوم (۱۹۹۰) منتشر شدند.
داستان
فیلم در جشن عروسی کانی، دختر دون ویتو کورلئونه، با کارلو ریزی در لانگ بیچ نیویورک، لانگ آیلند در اواخر تابستان ۱۹۴۵ شروع میشود. وقت پدرخوانده برای شنیدن خواهشهای دوستان و زیردستان چاپلوس پر شدهاست. یکی از این خواهشها را پسر (خوانده) او، جانی فونتن خواننده (که گویی شخصیت او از فرانک سیناترا الهام گرفته شدهاست) مطرح میکند. او به نفوذ کورلئونه برای گرفتن یک نقش در فیلمی که توسط جک ولتز تهیه میشود، احتیاج دارد. دون کورلئونه به او اطمینان خاطر میدهد که همه چیز را درست کند.
در این میان، مایکل، کوچکترین پسر دون، از خدمتش در جنگ جهانی دوم بازگشتهاست و به همراه دوست دخترش وارد جشن عروسی میشوند. کمی بعد وکیل خانواده، تام هاگن، وارد فیلم میشود. او بیخانمانی آلمانی-ایرلندی و دوست سانی، پسر بزرگ دون کورلئونه، بودهاست. دون، هاگن را در کودکی به خانه آورده و مانند پسر خودش او را بزرگ کردهاست. حال در بزرگسالی او وکیل شخصی و محرم اسرار خانوادهاست.
بعد از جشن، هاگن به هالیوود میرود و از رئیس استودیو، ولتز، میخواهد که فونتان را در فیلم به بازی بخواند. هاگن از طرف دون کورلئونه به ولتز برای پایان دادن به اعتصاب کاری که در حال از هم گسیختن استودیو بود، پیشنهاد کمک میدهد و اضافه میکند که دون لطف او را تا ابد فراموش نخواهد کرد. این خدمت دون در ازای واگذاری نقش کلیدی فیلم به فونتان است. ولتز که هنوز از فونتان به خاطر رابطهاش با هنرپیشهٔ جوانی که وی برای شکوفایی و موفقیتش وقت و پول زیادی صرف کرده بود، بسیار عصبانی است، این پیشنهاد را نمیپذیرد. ولتز فونتان را به این خاطر سرزنش میکند که باعث شده بود این هنرپیشهٔ آیندهدار قبل از آنکه توسط او به یک ستاره تبدیل شود، از دستش در برود و غضبناک هاگن را از منزلش بیرون میکند. صبح روز بعد، وقتی که ولتز از خواب برمیخیزد، سر بریدهٔ اسب اصیلش را که ششصد هزار دلار وقت آمریکا ارزش داشت و یک سرمایه هنگفت به حساب میآمد در تختخواب خود میبیند.
وقتی که تام به نیویورک برمیگردد، خانواده در حال معامله با ویرجیل سولوتزوی ترک، یک دلال با نفوذ هروئین، هستند. سولوتزو از دون کورلئونه تقاضای حمایت سیاسی و یک میلیون دلار پول برای واردکردن عمدهٔ هروئین و پخش آن میکند. علیرغم قول سولوتزو مبنی بر برگشت خیلی خوب پول، دون کورلئونه وارد معامله نمیشود، اما سانی بیتجربه برخلاف پدرش به این معامله اظهار علاقه میکند.
لوکا براسی، گانگستر وفادار دون کورلئونه ماًمور جمعآوری اطلاعات از خانوادهٔ تاتاگلیا، از حامیان سولوتزو، میشود. او خیلی زود توسط آنها کشته میشود. پس از امتناع دون کورلئونه، تام هاگن توسط سولوتزو دزدیده میشود. خود دون، اندکی پس از خرید میوه از یک دکه مورد حملهٔ مسلحانه قرار میگیرد. با این تصور که دون کورلئونه از بین رفتهاست، سولوتزو هاگن را راضی میکند که به سانی همان پیشنهادی را بدهد که خود او قبلاً به پدرش داده بود. پس از آزادی هاگن، سانی از قبول پیشنهاد سرباز میزند و قول میدهد که برای تلافی سوء قصد به جان پدرش، که به هر نحو زنده مانده بود، با تمام قوا با تاتاگلیاها بجنگد. اکنون خانواده کورلئونه خود را برای جنگ شدید احتمالی با سایر خانوادهها نیز آماده میکند و سایر خانوادههای مافیا برای جلوگیری از یک درگیری ویرانگر، علیه کورلئونهها جبهه میگیرند. در حالیکه کورلئونهها جمعاند و تلاش میکنند با لوکا براسی تماس بگیرند، جلیقه براسی به دستشان میرسد، جلیقهای که دور یک ماهی مرده پیچیده شدهاست: یک پیغام سیسیلی (لوکا براسی با ماهیها خوابیده).
مایکل که در تجارت خانواده وارد نشدهاست و خانوادههای دیگر او را به چشم یک غیرنظامی میبینند برای عیادت پدرش به بیمارستان میرود؛ ولی هیچ اثری از افراد پدرش که باید برای محافظت از او کشیک بدهند، نمیبیند. بدین ترتیب متوجه میشود که برای شلیک مجدد به پدرش، دوباره برنامهای ریخته شدهاست. مایکل با اینکه کمک خواسته، نگران این است که قبل از رسیدن کمک اتفاقی بیفتد مایکل، داماد انزوی شیرینیفروش را که برای ادای احترام به بیمارستان آمده بود به خدمت خود میگیرد. به او میگوید که بیرون بیمارستان در کنار او بایستد و تهدیدگرانه خود را مسلح جلوه دهد. بعد از مدتی ماشینهای پلیس به سرکردگی سروان مککلاسکی از راه میرسند. مایکل، مککلاسکی را به آدم سولوتزو بودن متهم میکند، و او هم با یک مشت فک مایکل را میشکند. مایکل در عین بیگناهی در شرف دستگیری است که تام هاگن با کاراگاهان خصوصی از راه میرسد. آنها حکمی از دادگاه مبنی بر حمل اسلحه دارند. مک کلاسکی صحنه را واگذار میکند و دون در امنیت قرار میگیرد.از راست به چپ: جان کازال (فردو)، جیمز کان (سانی)، مارلون براندو (دون کورلئونه)، و آل پاچینو (مایکل)
در ادامه، مایکل داوطلب میشود که سولوتزو و محافظش، سروان مککلاسکی را آشکارا با سولوتزو همدست است از بین ببرد. آنها در یک رستوران با سولوتزو و مک کلاسکی یک نشست صلح ترتیب میدهند. مایکل با اسلحهای که قبلاً با دستور سانی در پشت سیفون دستشویی مخفی شده، هر دوی آنها را در آنجا میکشد.
از ترس دستگیر شدن قاتل، مایکل به سیسیل فرستاده میشود و آنجا تحت حمایت دن تماسینو، دوست قدیمی دون کورلئونه، قرار میگیرد. او در شهر کورلئونه، در حین قدم زدن با محافظانش، مسحور آپولونیای زیبا میشود و پس از یک معاشقهٔ کوتاه او را به همسری میگیرد. در این خلال، در آمریکا، دون کورلئونه از بیمارستان به خانه میآید، و با شنیدن اینکه کشتن سولوتزو و مککلاسی کار مایکل بوده، پریشان میشود. سانی به عنوان رهبر خانواده برادرش فردو را به لاس وگاس میفرستد تا با تجارت قمارخانه آشنا شود. در نیویورک، سانی تندمزاج شوهر خواهرش را به خاطر بدرفتاری با کانی، خواهر آبستنش، به شدت کتک میزند. پس از آنکه کارلو، کانی را برای بار دوم کتک میزند، سانی به تنهایی برای انتقامجویی به دنبال او میافتد. در این حین دشمنان خانواده که در یک باجه عوارض راهداری کمین کردهاند سانی را به شکل فجیعی با ضرب گلولههای فراوان از پا درمیآورند.
دون کورلئونه به جای ادامه انتقام جوییها، در یک جلسه با سران پنج خانواده به ناچار با قاتلین پسر بزرگش دست داده و ترتیبی میدهد که پسر کوچکش بتواند در امنیت کامل به خانه برگردد. در سیسیل، مایکل آمادهٔ بازگشت به آمریکا میشود. قبل از حرکت، یک بمب در ماشین وی کار گذاشته میشود. اما به جای او، آپولونیا کشته میشود.
در جلسهٔ سران خانوادههای نیویورکی، دون درمییابد که شخص پشت این جنگها و مرگ سانی، دون امیلیو بارزینی است، و نه فیلیپ تاتاگلیا. مایکل از سیسیل بر میگردد و با کی، دوست دختر سابقش، تماس میگیرد. میگوید که به او احتیاج دارد، پدرش به فعالیت خود خاتمه داده، و در طی پنج سال، خانواده کورلئونه کاملاً قانونی خواهد شد. اکنون در نبود سانی و به علت زرنگ نبودن فردو به اندازهٔ کافی، مایکل مسئول خانواده شدهاست. مایکل عازم نوادا میشود. در لاس وگاس، در هتل-کازینویی که نیمی از سرمایهٔ آن از کورلئونههاست، و توسط مول گرین (شخصیتی که احتمالاً از باگزی سیگل الهام گرفته شده) اداره میشود، فردو، برادر مایکل از او استقبال میکند. میکایی مارکر دن، جانی فونتان را نیز فرامیخواند، و از او میخواهد که قراردادی را امضا کند که طی آن سالی چند مرتبه با کازینو در تماس جدی درآید، و همچنین از او خواهش میکند که دوستانش در هالیوود را هم به سوی کازینو سوق دهد. فونتان از فرصت پیش آمده برای تلافی لطف دون خوشحال میشود. مایکل درصدد است که تجارت روغن زیتون در نیویورک را رها کند و خانواده را به نوادا بیاورد. به مو گرین پیشنهاد خرید سهمش را میدهد. اما از آنجایی که گرین تصور میکند که کورلئونهها ضعیف هستند، و او میتواند سهمش را به قیمت بهتری به بارزینی بفروشد، این پیشنهاد را با گستاخی رد میکند.
مایکل همراه همسرش، کی، و پسرش، آنتونیو، به خانه برمیگردد. در یکی از لطیفترین صحنههای فیلم، ویتو کورلئونه متذکر میشود که دشمنان مایکل با تلاش برای ترتیب دادن یک نشست توسط آشنایان مورد اطمینان، درصدد کشتن او هستند و کسی که پیشنهاد این جلسه را میدهد قطعاً خائن است. در عین حال اعتراف میکند که همیشه امیدوار بوده که پسر کوچکش هیچگاه غرق تجارت خانواده نشود. کمی بعد، دون کورلئونه در حالیکه با نوهاش آنتونی در باغ بازی میکند، به دلیل سکتهٔ قلبی جان میسپارد. در مراسم خاکسپاری، کاپورژیم خانواده، تسیو به مایکل پیشنهاد یک نشست با دون بارزینی را در مرغزارهای تسیو میدهد، یعنی جایی که مایکل احساس امنیت کند. مایکل این پیشنهاد را میپذیرد، ولی به خیانت تسیو به خانواده پی میبرد. مایکل تصمیم میگیرد تا قبل از تعمید خواهرزادهاش عازم حرکت نشود.
در ادامه مایکل ترتیب کشتن سران سایر خانوادهها را میدهد. روکو لامپونه، فیلیگ تاتاگلیا را ترور میکند. آل نری، امیلیو بارزینی را میکشد. پیتر کلمنزا به ویکتور استراسی شلیک میکند. ویلی ویسی، کارمین کونیو را به قتل میرساند. در همین خلال، مو گرین هم در لاس وگاس کشته میشود. این لحظههای نفسگیر آدمکشیها بهوسیله تدوین موازی با صحنه شرکت مایکل در مراسم مذهبی تعمید همزمان شدهاست. وقتی که تسیو و تام هاگن آمادهٔ ترک جلسه میشوند، تعدادی از افراد هاگن، تسیو را محاصره میکنند و او را به داخل ماشین خود میآورند. او دیگر هرگز دیده نمیشود. تسیو در آخرین لحظات به تام میگوید: «به مایک بگو به خاطر کار بود. همیشه دوستش داشتم».
به دنبال ردیابی قتل سانی، مایکل به کارلو میرسد و او به نقشش در قتل اقرار میکند. مایکل میگوید که کارلو به لاس وگاس تبعید خواهد شد، ولی در ماشین توسط کلمنزا خفه میشود. در انتهای فیلم، کی میبیند که کلمنزا و روکو کاپورژیم جدید به مایکل ادای احترام میکنند، دستش را میبوسند و او را «دون کورلئونه» خطاب میکنند. در به روی او بسته میشود، و این در حالی است که مایکل دقیقاً همانی شده که پدرش نمیخواست.
بازیگران
- مارلون براندو در نقش دون ویتو کورلئونه
- آل پاچینو در نقش مایکل کورلئونه
- جیمز کان در نقش سانی کورلئونه
- ریچارد اس. کاستلانو در نقش پیت کلمنزا
- رابرت دووال در نقش تام هاگن
- دایان کیتن در نقش کی آدامز-کورلئونه
- جان کازال در نقش فردو کورلئونه
- تالیا شایر در نقش کانی کورلئونه
- ایب ویگودا در نقش سالواتوره تسیو
- آل لتیری در نقش ویرجیل سولوتسو
- جیانی روسو در نقش کارلو ریتزی
- استرلینگ هایدن در نقش کاپیتان مک کلوزکی
- لنی مونتانا در نقش لوکا براسی
- ریچارد کونته در نقش املیو بارزینی
- ال مارتینو در نقش جانی فونتین
- جان مارلی در نقش جک وولتز
- آلکس روکو در نقش مو گرین
- مرگانا کینگ در نقش کارملا کارلئونه
- سالواتوره کورسیتو در نقش آمریگو بوناسرا
- کورادو گیپا در نقش دان توماسینو
- فرانکو چیتی در نقش کالو
- آنجلو اینفانتی در نقش فابریزیو
- جانی مارتینو در نقش پائولی گاتو
- ویکتور رندینا در نقش فیلیپ تاتاگلیا
- تونی جورجو در نقش برونو تاتاگلیا
- سیمونتا استفانلی در نقش آپولونیا ویتلی-کارلئونه
- لوئیس گاس در نقش دان زولوچی
- تام روسکوئی در نقش روکو لامپونه
- جو اسپینل در نقش ویلی چیچی
- ریچارد برایت در نقش آل نری
- جولی گرگ در نقش ساندرا کارلئونه
- جینی لینرو در نقش لوسی مانچینی
- سوفیا کوپولا در نقش نوزاد مایکل فرانسیس ریتزی
پخش دیویدی
پدرخوانده به همراه دو قسمت دیگرش در سال ۲۰۰۱ برای اولین بار روی دیویدی رفت. کمی بعد این سه دیویدی به همراه یک دیسک پشت صحنه در یک مجموعه با عنوان پدرخوانده: کلکسیون دیویدی به بیرون عرضه شد. دفعهای دیگر در سال ۲۰۰۷ این مجموعه فیلم دوباره بر روی دیویدی عرضه شد. این بار بر روی پنج دیسک دیویدی باعنوان تجدید کوپولا. از مزایای این پخش مجدد، پشت صحنههای جدید بود. در اوایل ۲۰۰۸ نیز این مجموعه فیلمهای کوپولا روی دیسکهای بلوری به بازار آمد.
فروش
فیلم با ۶ میلیون دلار هزینه ساخته شد اما در اکران عمومیاش در سال ۱۹۷۲ طی ۱۸ هفته بیش از ۱۰۱ میلیون دلار در آمریکا و ۱۷۰ میلیون دلار آمریکا در گیشه جهانی فروش کرد (در کل ۲۷۰ میلیون دلار).
موسیقی
موسیقی فیلم ساخته نینو روتا موسیقیدان ایتالیایی است که علاوه بر آهنگسازی به عنوان یک رهبر ارکستر بزرگ نیز مشهور است. روتا برای ساخت موسیقی این فیلم از ترکیب سبک خاص موسیقی جاز ایتالیا با موسیقی احساسی سیسیل استفاده کرد. نتیجه کار با وجود آنکه کاملاً رمانتیک و احساسی بود توانست در تمام صحنههای فیلم اعم از احساسی، هیجانی، صحنههای درگیری و نبرد و … حضور داشته باشد.
جوایز
اُسکار
این فیلم نامزد ۱۱ جایزه اسکار و برنده ۴ اسکار شد، اما بعدها جایزه اسکار بهترین موسیقی متن اعطاشده به این فیلم پس گرفته و باطل شد
جستارهای وابسته
یادداشتها
- ↑ منابع در مورد میزان بودجه اصلی و بودجه نهایی اختلاف نظر دارند.[۲] $2 million,[۳][۴][۵][۶] and $2.5 million,[۷][۸] while Coppola later demanded—and received—a $5 million budget.[۹] The final budget has been named at $6 million,[۹][۷][۱۰][۱۱] $6.5 million,[۴][۱۲] $7 million,[۱۳] and $7.2 million.[۱۴]
- ↑ منابع در مورد مبلغی که فیلم بدست آورده اختلاف نظر دارند.
- 1974: Newsweek. 84. 1974. p. 74.
The original Godfather has grossed a mind-boggling $285 million…
- 1991: Von Gunden, Kenneth (1991). Postmodern auteurs: Coppola, Lucas, De Palma, Spielberg, and Scorsese. McFarland & Company. p. 36. ISBN 978-0-89950-618-0.
Since The Godfather had earned over $85 million in U.S. -Canada rentals (the worldwide box-office gross was $285 million), a sequel, according to the usual formula, could be expected to earn approximately two-thirds of the original’s box-office take (ultimately Godfather II had rentals of $30 million).
- Releases: “The Godfather (1972)”. Box Office Mojo. Retrieved January 22, 2020.
Original release: $243,862,778; 1997 re-release: $1,267,490; 2009 re-release: $121,323; 2011 re-release: $818,333; 2014 re-release: $29,349; 2018 re-release: $21,701; Budget: $6,000,000
- 1974: Newsweek. 84. 1974. p. 74.
منابع
- ↑ “THE GODFATHER (18)”. هیئت ردهبندی سنی فیلمهای بریتانیا. May 31, 1996. Archived from the original on April 28, 2016. Retrieved April 15, 2016.
- ↑ Phillips 2004, p. 92.
- ↑ Italie, Hillel (December 24, 1990). “‘Godfather’ films have their own saga”. The Daily Gazette. Associated Press. p. A7. Archived from the original on November 14, 2020. Retrieved July 15, 2014.
- ↑ پرش به بالا به:۴٫۰ ۴٫۱ “Backstage Story of ‘The Godfather'”. Lodi News-Sentinel. United Press International. March 14, 1972. p. 9. Archived from the original on November 21, 2018. Retrieved July 15, 2014.
- ↑ Cowie 1997, p. 9.
- ↑ Lebo 2005, p. 6.
- ↑ پرش به بالا به:۷٫۰ ۷٫۱ Mark Seal (March 2009). “The Godfather Wars”. Vanity Fair. Archived from the original on July 14, 2014. Retrieved July 15, 2014.
- ↑ “Francis Ford Coppola’s The Godfather opens”. History (U.S. TV network). Archived from the original on July 4, 2014. Retrieved July 16, 2014.
- ↑ پرش به بالا به:۹٫۰ ۹٫۱ Horne, Philip (September 22, 2009). “The Godfather: ‘Nobody enjoyed one day of it'”. The Daily Telegraph. Archived from the original on September 24, 2009. Retrieved July 15, 2014.
- ↑ Jones 2007, p. 19.
- ↑ پرش به بالا به:۱۱٫۰ ۱۱٫۱ “The Godfather, Box Office Information”. Box Office Mojo. Archived from the original on January 28, 2012. Retrieved January 21, 2012.
Worldwide Gross: $245,066,411
- ↑ Phillips 2004, p. 93.
- ↑ “The Godfather (1972) – Financial Information”. The Numbers. Archived from the original on March 14, 2019. Retrieved January 22, 2020.
- ↑ Block & Wilson 2010, p. 527
- ↑ Allan, John H. (April 17, 1972). “‘Godfather’ gives boost to G&W profit picture”. Milwaukee Journal. (New York Times). p. 16, part 2. Archived from the original on November 21, 2018. Retrieved July 19, 2018.
- ↑ پرش به بالا به:۱۶٫۰ ۱۶٫۱ Allan, John H. (April 16, 1972). “Profits of ‘The Godfather'”. The New York Times. Archived from the original on September 10, 2018. Retrieved September 10, 2018.
- ↑ Gambino, Megan (January 31, 2012). “What is The Godfather Effect?”. Smithsonian. Archived from the original on September 10, 2018. Retrieved September 10, 2018.
- ↑ “Previous Nominees & Winners”. The Writers Guilds Awards. Writers Guild of America. Archived from the original on March 7, 2016. Retrieved March 13, 2018.
کتابشناسی
- Block, Alex Ben; Wilson, Lucy Autrey (2010). George Lucas’s Blockbusting: A Decade-by-Decade Survey of Timeless Movies Including Untold Secrets of Their Financial and Cultural Success. New York, New York: HarperCollins. ISBN 978-0-06-177889-6. Archived from the original on December 18, 2019. Retrieved August 6, 2019.
- Coppola, Francis F (2016). The Godfather Notebook. Regan Arts. ISBN 978-1-68245-074-1.
- Cowie, Peter (1997). The Godfather Book. London, England: Faber and Faber Limited. ISBN 978-0-571-19011-9.
- De Stefano, George (2006). “Chapter 4: Don Corleone Was My Godfather”. An Offer We Can’t Refuse: The Mafia in the Mind of America. New York: Faber and Faber. pp. 94–135. ISBN 978-0-571-21157-9. OCLC 60420173. Archived from the original on June 27, 2014. Retrieved January 26, 2013.
- Gelmis, Joseph (August 23, 1971). “Merciful Heavens, Is This The End of Don Corleone?”. New York. 4 (34). ISSN 0028-7369. Archived from the original on September 21, 2014. Retrieved July 16, 2014.
- Jones, Jenny M. (2007). The Annotated Godfather: The Complete Screenplay. New York, New York: Black Dog & Leventhal. ISBN 978-1-57912-739-8. Archived from the original on October 25, 2015. Retrieved July 15, 2014.
- Lebo, Harlan (1997). The Godfather Legacy: The Untold Story of the Making of the Classic Godfather Trilogy. London, England: Simon & Schuster. ISBN 978-0-684-83647-8. Archived from the original on June 5, 2020. Retrieved September 26, 2016.
- Lebo, Harlan (2005). The Godfather Legacy: The Untold Story of the Making of the Classic Godfather Trilogy Featuring Never-Before-Published Production Stills. London, England: Simon & Schuster. ISBN 978-0-7432-8777-7. Archived from the original on November 9, 2015. Retrieved July 15, 2014.
- Phillips, Gene D. (2004). Godfather: The Intimate Francis Ford Coppola. Lexington, Kentucky: University Press of Kentucky. ISBN 978-0-8131-4671-3. Archived from the original on June 29, 2020. Retrieved July 15, 2014.
- Santopietro, Tom (2012). The Godfather Effect: Changing Hollywood, America, and Me. New York, New York: Thomas Dunne Books. ISBN 978-1-250-00513-7. Archived from the original on June 10, 2014. Retrieved July 15, 2014.
- Stanley, Timothy (2014). Citizen Hollywood: How the Collaboration Between LA and DC Revolutionized American Politics. New York, New York: Thomas Dunne Books. ISBN 978-1-250-03249-2. Archived from the original on November 20, 2015. Retrieved July 15, 2014.
- Williams, Joe (2012). Hollywood Myths: The Shocking Truths Behind Film’s Most Incredible Secrets and Scandals. Minneapolis, Minnesota: MBI Pub. Co. and Voyageur Press. ISBN 978-1-250-03249-2. Archived from the original on October 17, 2015. Retrieved July 15, 2014.
- Welsh, James M.; Phillips, Gene D.; Hill, Rodney F. (2010). The Francis Ford Coppola Encyclopedia. Lanham, Maryland: Scarecrow Press. ISBN 978-0-8108-7651-4. Archived from the original on March 28, 2017. Retrieved July 15, 2014.
- Von Gunden, Kenneth (1991). Postmodern Auteurs: Coppola, Lucas, De Palma, Spielberg and Scorsese. McFarland & Company. ISBN 978-0-89950-618-0.
پیوند به بیرون
![]() | مجموعهای از گفتاوردهای مربوط به پدرخوانده در ویکیگفتاورد موجود است. |
![]() | در ویکیانبار پروندههایی دربارهٔ پدرخوانده موجود است. |
- وبگاه رسمی
- پدرخوانده در بانک اطلاعات اینترنتی فیلمها (IMDb)
- پدرخوانده در فهرستِ بنیاد فیلم آمریکا
- پدرخوانده در باکس آفیس موجو
- پدرخوانده در راتن تومیتوز
- پدرخوانده در متاکریتیک
گسترشجایزههای پدرخوانده |
---|
- فیلمهای ۱۹۷۲ (میلادی)
- فیلمها به زبان انگلیسی
- پدرخوانده (فیلم)
- فیلمهای پدرخوانده
- فیلمهای جنایی آمریکایی
- فیلمهای ایالات متحده آمریکا
- فیلمهای برنده جایزه بفتا
- فیلمهای برنده جایزه گلدن گلوب بهترین فیلم درام
- برندگان جایزه اسکار بهترین فیلم
- فیلمها در مورد جرایم سازمانیافته در آمریکا
- فیلمهای درباره مافیای سیسیل
- فیلمها به کارگردانی فرانسیس فورد کوپولا
- فیلمهای برنده اسکار بهترین بازیگر نقش اول مرد
- فیلمهای برنده جایزه گلدن گلوب بهترین بازیگر مرد فیلم درام
- آثار موسیقی نینو روتا
- فیلمهای واقعشده در لس آنجلس
- فیلمهای واقعشده در نیویورک سیتی
- فیلمهای واقعشده در سیسیل
- فیلمهای واقعشده در دهه ۱۹۴۰ (میلادی)
- فیلمهای واقعشده در دهه ۱۹۵۰ (میلادی)
- فیلمهای واقعشده در برانکس
- فیلمهای واقعشده در لاس وگاس
- فیلمهای فیلمبرداریشده در نیوجرسی
- فیلمهای فیلمبرداری شده در نیویورکسیتی
- فیلمهای برنده جایزه کارگردانی گلدن گلوب
- فیلمهای برنده جایزه اسکار بهترین فیلمنامه اقتباسی
- فیلمنامههای فرانسیس فورد کوپولا
- فیلمنامههای ماریو پوزو
- فیلمهای پارامونت پیکچرز
- گنجینه ملی فیلم آمریکا