بررسی تاریخچه بازی‌های ویدیویی – تاثیرات گذشته بر تغییرات آینده بازی‌ها

چه بر سر آینده بازی‌ها می‌آید؟

در مطالب قبلی تاریخچه بازی‌ها از ساخت اولین بازی تا سال‌های اخیر را بررسی کردیم و کمابیش می‌توانید حدس بزنید که با وجود تغییراتی که در دهه اخیر و کنسول‌های جدید پیش آمده، چه در دهه پیش‌رو اتفاق خواهد افتاد. دهه‌های آینده را می‌توان از منظرهای متفاوتی تحلیل کرد و از خیلی جوانب به آن امیدوار بود.

گیم دیزاین

گیم دیزاین در دنیای امروز و با تولد بازی‌های نسل جدید تفاوت شایانی کرده است و هم‌چنین زیرسبک‌های زیاد و متنوعی به‌وجود آورده است. سیستم‌های ابری و بازی‌های آنلاین رشد چشم‌گیری داشته‌اند و هم‌چنین داستان‌ها در بازی‌ها گسترده‌تر شده‌اند و واقعیت‌های بیشتری را به‌خود اختصاص داده‌اند.

اگر The Last of Us Part 2 را بازی کرده باشید، هر چقدر که با آن مخالف و موافق باشید می‌دانید که پیشرفت زیادی در طراحی بازی‌ها به‌وجود آورده است. هوش مصنوعی بازی، لول دیزاین و سیستم‌های بازی در مقایسه با بازی‌های دهه اخیر و حتی نسخه قبلی خود پیشرفت بزرگی را نشان می‌دهد.

آینده بازی‌ها

یکی از مهم‌ترین تغییراتی که در دهه آینده شاهد آن خواهیم بود، توسعه طراحی مراحل و لول دیزاین است. لول دیزاین مانند بازی رچت اند کلنک توسعه بیش‌تری نسبت به قبل پیدا خواهد کرد و نقشه‌های طولانی و بزرگ‌تری محتوی بازی‌ها خواهند بود. هم‌چنین گیم‌پلی بازی‌ها به همین واسطه طولانی‌تر شده است و احتمالا این اتفاقات در آینده نیز باز هم مورد توجه قرار می‌گیرد.

اصل تنوع در طراحی بازی در بازی‌های آنلاین به‌دلیل عدم پیش‌بینی توسط گیم دیزاینر بیش‌تر وجود خواهد داشت. اما این ادله درستی برای عدم ساخت بازی‌های داستانی در آینده نخواهد بود. بازی‌های داستانی در آینده احتمالا با داستان‌هایی واقعی‌تر و زمان و نقشه طولانی‌تری ظاهر خواهند شد.

این پیشرفت طراحی مراحل با ساختار کنسول‌های نسل جدید نیز هم‌خوانی دارد. این کنسول‌ها این بستر را مهیا می‌کنند که چندین نقشه در بازی وجود داشته باشد و لودینگ‌های کم‌تری برای آن‌ها ساخته شود که در نتیجه کیفیت بازی را بالاتر می‌برد. گیم‌پلی طولانی‌تر مثلا بیش از ۵۰-۶۰ ساعت بازی می‌تواند تا حدودی اصل تنوع بازی‌های آنلاین را جبران کند و هم‌چنین زمان بیش‌تری در اختیار داستان‌نویس بازی برای طرح داستان‌های پیچیده‌تر قرار دهد.

بازی تاکوما

موضوع دیگر سیستماتیک شدن طراحی بازی‌هاست. بازی‌ها نسبت به گذشته از سیستم‌های بهتر و پیچیده‌تری پیروی می‌کنند و الگوریتم‌های منظمی را برای طراحی بازی پیش می‌گیرند. اینکه سیستماتیک شدن طراحی بازی چه تاثیری روی آینده آن‌ها می‌گذارد را به‌عهده خودتان می‌سپارم که با تحلیل سیستم‌های کارآمد بازی‌ها به نتیجه آن دست یابید.

رچت اند کلنک

داستان و فضاهای بازی

اینکه فضای بازی‌ها در آینده در چه راستایی قرار بگیرند رابطه مستقیم با فضای سیاسی و اجتماعی معاصر و دهه آینده خواهد داشت. به‌طور دقیق نمی‌توان راجع به داستان‌ها و فضاهای آن‌ها صحبت کرد اما می‌توان تحلیل‌هایی کلی درباره آن داشت که قابل  دفاع نیز است.

بعید نیست که آینده بازی‌ها در داستان‌هایی گاهی به سمت پوپولیستی کشیده شود و گاهی جنبه‌های سیاسی و فرهنگی افراطی بگیرد. از جمله نکات مهم داشتن بازی‌های جدی به‌صورت مهم‌تری در این صنعت است. بازی‌ها می‌توانند تغییرات فضایی گسترده‌ای داشته باشند و داستان‌های بزرگی را در دل بازی به بازیکنان نشان دهند.

یکی دیگر از موارد استفاده از کتاب‌ها  چه در سبک اساطیری و چه رمان‌ها، کتاب‌های تاریخی و فلسفی است. بازی‌ها ثابت کرده‌اند می‌توانند مفاهیم فلسفی را در خود جای دهند یا از آن‌ها الهام زیادی بگیرند. پس چه بسا که شاهد این اتفاق به‌طور جدی‌تری خواهیم بود و حتی بازتاب کتاب‌های بزرگ در بازی‌ها را نیز خواهیم داشت.

آینده بازی‌ها

یکی از ویژگی‌هایی که در سال‌های اخیر زیاد دیده می‌شود و با احتمال بالایی در دهه آینده نیز رشد خواهد کرد شخصیت‌پردازی متعادل بازی‌هاست. این موضوع در بیش‌تر مدیوم‌ها صدق می‌کند و دیگر چهره زشت، کثیف و سیاه یک‌دست کاراکترهای منفی رو به نابودی است.

کاراکترهای منفی نیز می‌توانند محبوب باشند و با استدلال‌هایی صحیح کارهای قابل توجیحی انجام دهند. همه شخصیت‌ها رو به واقع‌گرایانه‌تر شدن و خاکستری بودن واقعیت رفته‌اند؛ چه مثبت و چه منفی. لزوما یک کاراکترسیاه یا سفید وجود ندارد و این در داستان‌ و شخصیت‌پردازی بازی‌ها نقش پررنگی خواهد داشت.

یکی از احتمالاتی که وجود دارد بازگشت بازی‌ها به بستر ژاپن است. در گذشته پیش از اینکه اقتصاد در دست غرب بیوفتد و غرب از خاور دور پیشی بگیرد، ژاپن در راس صنعت بازی قرار داشت. با توجه به سیاست‌های امروز ژاپن در ساخت کنسول و بازی‌ها این احتمال وجود دارد که در دهه آینده بازی‌ها به سمت نینتندو سوق پیدا کنند.

ریترنال

فضای بازی‌ها از فضای مدرن و سایبرپانکی و ایجاد المان‌های ماورایی کمی فاصله گرفته و به‌سمت استفاده از عناصر طبیعت‌گرایانه یا تلفیقی از سنت و صنعت رفته است. پس می‌توان تا حدودی ادعا کرد که این روند با شیب ملایمی رو به پیشرفت خواهد بود و دلایل محیط‌زیستی نیز به آن شیب خواهد داد. البته قطعا مانند بازی ریترنال یا اوری (ori) این عناصر از ماوراطبیعه و طبیعت با هم آمیخته خواهند شد و نتیجه بزرگی را در پیش خواهند گرفت.

مفاهیم سیاسی و فرهنگی مانند هم‌جنس‌گرایی یا فمینیسم نیز در بازی‌ها نمود پیدا کرده و حتی بیش‌تر هم خواهد شد. مطمئنا بازی‌هایی با این موضوعات رو به افزایش خواهد رفت و یا موضوعاتی که در آینده یا حتی مصرف‌گرایی و جامعه مصرفی، سایبری و غیره را به‌نمایش بکشد.

گرافیک

در این‌باره چه‌نظری دارید؟ دیگر گرافیک بازی‌ها آنقدر واقع‌گرایانه می‌شود که تشخیص آن با واقعیت بسیار دشوار می‌شود و اصطلاحا دچار Uncanny Valley می‌شوید. درک تفاوت بین هوش بیولوژیک و هوش مصنوعی مانند موی باریکی خواهد شد که قسمت زیادی از آن به سخت‌افزارها و کنسول‌ها نیز مرتبط خواهد بود.

آینده بازی‌ها

برای صحبت در مورد آینده گرافیک بازی‌ها آنقدر می‌توان صحبت کرد که در چند جمله نمی‌شود آن را توصیف و خلاصه کرد و قطعا می‌طلبد که مطلبی جداگانه در مورد آن بنوسیم.

در نهایت، مطالب تاریخچه بازی‌ها را در اینجا به انتها می‌رسانیم. آینده بازی‌ها و حتی آینده عملا غیرقابل پیش‌بینی است. صحبت‌هایی که در این باب می‌شود می‌تواند بسیار گسترده‌تر واقع شود که در اینجا قابل گفتگو نیست. آیا آینده بازی‌ها انقلابی بزرگ در پی خواهد داشت و با واقعیت‌های مجازی و افزوده آمیخته خواهد شد؟

دیدگاهتان را بنویسید